راز سعادت مؤمن
مقدمه:
همه ای ما در پی یافتن خوشبختی هستیم و خواهان آن هستیم که روزی آنرا بدست آوریم. انسانها ابتدا باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نموده و در آخر درصد خوشبختی خود را سنجش مینمایند.
معیار سنجش خوشبختی نیز میان انسانها متفاوت است. انسان فقیر پول را خوشبختی میداند، ثروتمند آرامش، گرسنه یک لقمه نان و تشنه قطره ای آب را.
اما پرسش اینجاست که مومنین سعادت یا خوشبختی خود را در چی میبینند؟ در ادامه این بحث به این موضوع پرداخته شده و امید است موثر واقع شود.
تفصیل:
بسم الله الرحمن الرحیم
“و العصر، إن الانسان لفي خسر. إلالذين آمنوا و عملو الصالحات و تواصو بالحق و تواصو بالصبر.”
ترجمه: (به عصر سوگند، که انسان ها همه در زیانند. مگر کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به صبر و استقامت توصیه نمودند.)
همانگونه که امام شافعی رح فرمودند: اگر از تمام قرآن تنها سوره ای عصر نازل می شد برای هدایت بشر کافی بود؛ زیرا این سوره در برگیرنده ای تمام علوم قرآنی است.
عناصری گنجانیده شده در این سوره باعث نجات از عالم ابتلا (دنیا) و کامیابی و خوشبختی در آخرت میشود. الله متعال در کتاب خود برای نجات از آن خسران عظیم (إن الإنسان لفي خسر) برنامه جامع تنظيم کرده که در آن به چهار اصل تکیه شده است.
اصل اول:
در این برنامه مسأله ای ایمان است که زیربنای همه فعالیت های انسان را تشکیل میدهد؛ چرا که تلاشهای عملی انسان از مبانی فکری و اعتقادی او سر چشمه میگیرد.
بهترین تعریف برای حقیقت ایمان همان تعریفی است که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ارائه کردند که ایمان، اعتقاد و معرفت قلبی همراه با التزام عملی را گویند که اتصاف به آن، دارای آثار و فواید دنیوی و اخروی است.
یعنی: ایمان، درختی است که ریشه هایش یقین، شاخه هایش تقوا، شگوفه هایش شرم و حیا و میوه هایش بخشندگی و سخا است.
چون کلمه ایمان از امن گرفته شده، شخصی که ایمان را دریافت کرد اعتقادات خود را در امنیت کامل دیده و خود را خوشبخت میداند.
اینجاست که میدانیم محصله ای ایمان آرامش روحی است و یکی از راز های سعادت.
اصل دوم:
در این اصل به میوه ای درخت بارور و پر ثمره ایمان پرداخته، از اعمال صالح سخن میگوید.
اعمال صالح، یعنی هر کار شایسته ای که وسیله ای تکامل نفوس و پرورش اخلاق و قرب الی الله و پیشرفت جامعه ای انسانی در تمام زمینه ها شود. ممکن است گاهی اوقات اعمال صالح از بعضی انسان های غیر مؤمن سر زند ولی مسلما ریشه دار و پایدار و گسترده نیست، چرا که از انگیزه های عمیق الهی سرچشمه نمیگیرد، و از جامعیت برخوردار نیست. قرآن در اینجا صالحات را بصورت جمع آورده و بیانگر این حقیقت است که راه جلوگیری از آن خسران طبیعی و قهری بعد از ایمان، انجام همه اعمال صالح است، ایمان همانند چراغ پر نوری است که درون اتاقی روشن شود نه تنها فضای اتاق را نورانی کند، بلکه شعاع آن از تمام دریچه های اتاق به بیرون می افتد، و هرکس از خارج بگذرد به خوبی می فهمد آنجا چراغ پر نوری روشن است. همینگونه وقتی چراغ ایمان در سرای قلب انسان روشن شود نور آن از زبان، چشم، گوش، دست و پای انسان منعکس می شود. حرکات هر کدام از آنها نشان میدهد نوری در قلب است که اشعه اش بیرون تافته و از آنجا که ایمان و اعمال صالح هرگز تداوم نمی یابد مگر اینکه حرکتی در اجتماع برای دعوت به سوی حق و شناخت و معرفت آن از یک سو، و دعوت به استقامت و صبر در طریق انجام این دعوت از سوی دیگر صورت پذیرد، به دنبال این دو اصل، به دو اصل دیگر اشاره میفرماید که در حقیقت ضامن اجرای دو اصل اساسی (ایمان) و (عمل صالح) است.
اصل سوم:
در این اصل به مسأله ای (تواصی به حق) یعنی دعوت همگانی و عمومی به سوی حق اشاره میکند، تا همگان حق را از باطل به خوبی بشناسند و هرگز آن را فراموش نکنند و در مسیر زندگی در آن منحرف نگردند. بطور کلی جمله ( تواصو بالحق ) معنی بسیار وسیعی دارد که هم امر به معروف و نهی از منکر را شامل میشود، و هم تعلیم و ارشاد جاهل و تنبیه غافل و تشویق و تبلیغ ایمان و عمل صالح را. بدیهی است کسانی که یکدیگر را به حق سفارش میکنند، خود باید طرفدار حق و عامل به آن باشند.
اصل چهارم:
در این مرحله مسأله ای شکیبائی و (صبر) و استقامت و سفارش کردن یکدیگر به آن مطرح است، چرا که بعد از مسأله ای شناخت و آگاهی، هر کس در مسیر عمل در هر گام با موانعی رو برو است. اگر استقامت و صبر نداشته باشد هرگز نمیتواند احقاق حق کند، و عمل صالحی انجام دهد و یا ایمان خود را حفظ کند.
در رابطه به فضیلت صبر امام حسن البصری رح میفرماید که : “صبر از گنج های بهشت است، همانا انسان با یک ساعت صبر به همه خوبی ها میرسد!”
صبر در اینجا نیز معنی وسیع و گسترده ای دارد که هم صبر بر اطاعت رد، صبر در برابر انگیزه های معصیت، و هم صبر در برابر مصائب و حوادث ناگوار، و از دست دادن نیروها، سرمایه ها و ثمرات را نیز شامل میشود.
نتیجه گیری:
این چنین است که سوره مبارکه والعصر راه رستگاری، سعادت و نجات را در چهار چیز خلاصه می کند؛ ایمان، عمل صالح، توصیه به حق و توصیه به صبر.
اینجاست روشن میشود که چرا در روایات آمده است؛ وقتی اصحاب و یاران پیامبر صلی الله علیه وسلم به یکدیگر میرسیدند پیش از آنکه از هم جدا شوند سوره والعصر را میخواندند، و محتوای بزرگ این سوره کوچک را یاد آور میشدند. پس با دو امر اول در سوره (ایمان و عمل صالح) بنده خودش را کامل میگرداند و با دو امر آخر( توصیه به حق و توصیه به صبر) دیگران را به کمال میرساند و با کامل شدن این چهار چیز، بنده از متضرر شدن سالم مانده و فایده بزرگی را بدست میآورد.
ایمان، باور داشتن و عمل صالح توشهای راه است، حق مراد و صبر آمادگی است. و هر که همه ای اینها را جمع کند بهترین و خوشبختترین بندگان در دنیا و آخرت است.
و به راستی اگر مسلمانان امروز همین اصول چهار گانه را در زندگی فردی و اجتماعی خود اجرا کنند مشکلات و نابسامانی های آنها حل میشود، عقب ماندگی ها جبران میگردد، و ضعفها و شکست ها به پیروزی مبدل میشود، و شرِ اشرار جهان از آنها قطع میگردد. اما متاسفانه که در عصر ما بسیاری از مسلمين دو خصلت اخیر را ترک گفته و در دو خصلت اولی نیز کوتاهی میورزند.
از پرودگار استدعا داریم تا صبر و استقامت و توفیق تواصی به حق و صبر را بر ما مرحمت کند.
منابع:
۱: تفسیر نمونه
۲: تفسیر انوارالقرآن
۳: تفسیر میسر
۴: تفسیر راستین
۵: سایت اینترنتی: wiki vahdat
ترتیب دهنده: طوبی میرزاد