نقش مادر در تربیت فرزند
هما ” نسیمی”
وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا (۷۴الفرقان)
مادر، بنیاد خانواده است وخانواده خشت اول برای بنای جامعه و مهمترین مرکز برای آموزش کودک است. و برای ویرانی خانواده کافی است که نقش مادر از وی دور ساخته شود، و مادران از نقش مربی بودنش در خانه خجالت بکشد.
در این مقاله به نکات چند در مورد نقش مادر در تربیت فرزندان شان اشاره شده است.
وظیفه پدر و مادر در قبال تربیت فرزند بسیار سنگین است باید آنان از هنگام تولد تا وقتی که فرزند به سن بلوغ رسیده و روی پای خود می ایستد مواظب اش بوده و او را به بهترین روش تربیت نمایند.
پدر و مادر با اخلاق و رفتار درست باید الگوی عملی برای فرزند باشند. پدر و مادر هر دو در تربیت فرزند نقش دارند؛ اما چون در دوران کودکی وابستگی فرزند به مادر بیشتر است نقش مادر در تربیت فرزند تاثیر بیشتری دارند.
تاکید اسلام بر انتخاب همسر صالح و دیندارجایگاه مادر را در بنای خانواده نشان میدهد. پیامبر صلی الله علیه و سلم به عنوان ناصح و معلم هر مسلمان به کسیکه ازدواج می نماید، می فرماید: فاظفر بذات الدين تَرِبَتْ يداك (صحیح البخاری) زنی را انتخاب کن که دیندار باشد در نتیجه خوشبخت می شوی. و نیز یکی از حقوق اولاد در اسلام بالای پدرش انتخاب مادر صالح و دیندار برای فرزندش میباشد؛ چرا که اساس و بنیاد یک خانواده را مادر خانواده تشکیل میدهد وخانواده اساس و زیر بنای جامعه و اولین دانشگاه و پرورشگاهی است که افراد در آن تربیه می شوند و از آن فارغ التحصیل می گردند.
ممکن است که مادر بودن یک ویژگی زیست شناختی باشد و هر زنی فرزندانی به دنیا می آورد؛ اما این گفته شاید کوتاه بینانه و ظالمانه در حق زن باشد که تنها فرزند می زاید، بلکه او کودک را پرورش می دهد و می آموزاند و مبانی و امور اولیه را به شخصیت آن کودک که بزرگ شده و با مرور زمان تکامل می یابد، القا می نماید؛ تا اینکه کودک به یک دانشمند یا مبتکر تبدیل می شود و در بنای تمدن و توسعه جامعه و خدمت به انسانیت مشارکت می ورزد. بنا بر این مادر بودن، والاترین کار و وظیفه در جامعه بشری است؛ چرا که مادر بودن به تولید خود انسان و ساختن شخصیت وی مربوط می شود و این امر دستآوردی است که هیچ دستآوردی به پای آن نمی رسد و زن مسلمان در این زمینه کوتاهی نکرده بلکه وظیفه ای نخست وبزرگترین توجه و عنایت آن بوده است.
نمونه های بسیار زیادی است از مادران عالم و دانشمندی که در بردن فرزندان شان به مجالس علم و همراهی با علمای بزرگ نقش بزرگ داشته اند؛ کسانی همانند ام ربیعه الرای و مادر امام مالک و بزرگترین مثال در این زمینه مادر امام شافعی است که وی را بدون پدر و یتیم پرورش داد و خواب دید که نوری از شکم وی بیرون می زند؛ بنا بر این خواب خود را چنین تعبیر کرد که پسرش عالمی خواهد شد به همین خاطر خود را متعهد به تربیت و نگهداری ویژهی وی نمود. به اینکه خود در غزه ساکن بود و در حالی که امام ۱۲سال داشت وی را نزدی خانواده اش در مکه فرستاد تا فصاحت بیا موزد، که از آنجا ملازم امام مالک گردید و به بغداد و مناطق دیگر بار سفر بست تا اینکه امام بزرگ در علم و فضیلت گردید.
شکی نیست که هر عالم و دانشمندی برای تمام فضایل خود، مدیون و وامدار مادرش است و اثرات مادر بودن نزدی مسلمانان در زندگانی علما حتی اگر هم در کتاب های زندگی نامه ذکر نشده باشد، آشکار است.
علمای مسلمان در قرون گذشته برای تربیت اهمیت فوق العاده قایل بودند؛ از جمله کسانی که از وظیفه والدین در برابر فرزندان شان سخن گفته اند، ابو حامد الغزالی میباشد که فرموده اند: «بدان که بچه امانتی است در نزدی والدین و قلب پاکش جوهری ساده و پاک از هر گونه نقشی و صورتی خالیست و پذیرای هرگونه نقشی میباشد و به هر جهتی رانده شود تمایل پیدا می کند. اگر خیر و خوبی را به او یاد دهند به آن عادت می کند و پدر و مادرش در هر دو دنیا سعادتمند می شوند. و هر انسانی می تواند معلم و مربی او باشد و اگر شر و بدی به او یاد داده شود بدان خوی میگیرد و عادت می کند و اگر مانند بهایم و حیوانات رها شود بد بخت و نابود می شود و گناهش بر گردن ولی، پدر و مادرش می باشد. پس واجب است که آنها را نهگداری کرده و ادب نماین».
دشمنان اسلام در این مساله بسیار حساس کوتاهی نکرده اند و برای نابودی خانواده و ویران کردن آن تمام سعی، تلاش و امکانات شان را به کار گرفته اند تا مادران را از وظیفه اصلی شان که تربیت نسل آینده است دور نموده و به چیز های بیهوده مصروف شان کنند.
نمونه های ذیل از جمله روش های است که برای به تحقق رسانیدن برنامه های شان به کار برده اند:
۱- زن مسلمان را فاسد نموده و به شانه خالی کردن ازمسولیت تربیت، پرورش و آماده کردن نسل آینده و بی توجهی به آنان یا وظیفه خود را فراموش کردن دعوت می نمایند.
۲- فاسد کردن نسل و سعی در جهت فاسد بار آوردن آنها به طوری که آنها را چنان تربیت کنند که دور از آغوش ودامان خانواده پدر و مادر باشند و بتوانند آنها را فاسد کنند.
۳- فاسد کردن جامعه از طریق انتشار فساد و فراگیر شدن فساد در میان مردم، یعنی آنچه که افراد خانواده و جامعه را به تمام و کاملا ویران می کند و از بین می برد.
پس ای مادر مسلمان! متوجه نیرنگ های دشمن باش که در لباس دوست و خیرخواه تو ظاهر شده اند، و وظیفه ات را در تربیه فرزندان و نسل آینده و داشتن جامعه سالم ادا نما تا باعث سعادت دنیا و آخرتات گردد.
علامه اقبال به زنان مسلمان توصیه می نماید که به دختر گرامی رسول الله صلی الله علیه و سلم تاسی نموده تا مردان همچون حسین در دامان خود تربیت نمایند:
مزرع تسلیم را حاصل بتول مادران را اسوه کامل بتول
آن ادب پرورده صبر ورضا آسیا گردآن لب قرآن سرا
فطرت تو جذبه را دارد بلند چشم بنوش ازاسوه زهرا بلند
تا حسینی شاخ تو بر آورد موسم پیشن به گلزار آورد
بنا بر این مادران باید تاثیر و نقش خود را باور داشته باشند و در تربیت فرزندان عزیز خود از هیچ تلاش دریغ نورزند.
کودک هر آنچه دارد از آغوش مادر است گرزشت باشد وگرنیک اختر است
خوی که از نخست کسی را بر سر نشست اورا هماره تا دم مرگ برسر است
از دفتر معلم و آموزگار نیست آن تربیت که زاده دامان مادر است
رفتار مادر از پی سر مشق کودکان بهتر ازهرکتاب وزهرگونه دفتراست