نقش مادران در کشف استعدادهای کودکان
نویسنده: محمد علي الخلاقي/ تاریخ نشر: ۶/۱۰/۲۰۱۹
برگردان: پروانه نظری؛ عضو مجمع نویسندگان و مترجمین بخش خواهران جمعیت اصلاح هرات
کشف استعداد و خلاقیت در زندگی فرزندان، امروزه یک کار مشکل و پیچیده به حساب میآید که توضیح و بیان آن تلاش بسیاری می طلبد و نیاز به تعقیب دائم و مستمر فرزندان، برای آگاهی از نحوهی تشخیص و اشکال خلاقیت در آنها دارد. هیچکس همانند مادر از لحاظ نزدیکی به فرزندان، در ارتباط گرفتن و نشست و برخواست با آنها نیست، بنابراین مادر مسؤولیت ادارهی امور منزل، تربیهی فرزندان، منظم ساختن خانه، حفظ آرامی خانه و تهیه کردن آنچه که برازندهی خانه باشد، را به عهده دارد. نقش پدران در بیرون از خانه کسب روزی و کار و تلاش، جهت دسترسی اعضای خانواده به یک زندگی خوب میباشد، از آنجا که مادر نسبت به پدر بیشتر با فرزندان می نشیند و ارتباط برقرار میکند، نقش مهمی در آگاهی از دغدغه های جسمی و روحی فرزندان و همین طور از میزان تکامل ذهنی و فکری آنها، دارد این به معنای چشم پوشی پدر از نقش آن در تربیهی فرزندان نیست، بلکه نظر به نشست و برخواست بیشتر مادر با فرزندان و همراهی بیشتر آنها است که نقششان را بزرگتر جلوه میدهد و مسئلهی با اهمیت تعامل با فرزند بیشتر به دوش مادر قرار میگیرد.
بنابراین مادر یک مدرسهای به تمام معنا است؛ مادر هم مربی است هم معلم، هم داکتر است و هم سرپرست، هم مراقبتکننده و هم نصیحت کننده است. بسیاری از دانشمندان و مخترعین که در تاریخ از آنها یادآوری میشود و زندگینامهی شان در مدرسه ها و دانشگاه ها تدریس میشود، تحت رعایت و پرورش یک مادر صالح که راهه ای خلاقیت را برای شان آماده ساخته است و آنها را در رشد استعداد و نوآوری تشویق نموده است، به نبوغ رسیده و شهرت یافته اند.
بسیاری از این دانشمندان، فضیلت علم وشهرتشان از برکت مادرانشان میباشد، مقوله یی که اکثراً آن را میگویند: «در پشت هر مرد بزرگ یک زن قرار دارد». بنابراین اگر زن، اصلاح شد با اصلاح شدن خود نسل بزرگی را اصلاح میسازد و اگر زن فاسد شد جامعه از یک خیر بزرگ محروم میشود.
زمانیکه این موضوع تا این حد مهم باشد، بر مرد ضروری است که همسر صالحی را انتخاب کند و مشتاق پیوستن با زن متدین و دارای اخلاق نیکو باشد، تا فرزندان از شخصیت دینی و اخلاقی او بهرهمند شوند. سه تن از علمای بزرگ: امام سفیان ثوری، امام شافعی و امام احمد که شهرهی عالم شدند و پیروان آنها فزونی یافته و شهرتشان به حدی رسید که گفته میشود: بسان پرچمی اند که بر فراز آن آتشی است، اللّه متعال آنها را در زمین پذیرفت محبت مخلوقات خویش را نصیبشان کرد، وجه اشتراک همهی این علماء در یک چیز است، اینکه همگی یتیم و بدون پدر پرورش یافته اند و کسی که از آنها مراقبت کرد و آنها را بزرگ کرد مادران آنها بودند و میبینیم که چگونه هر کدام آنها گرانبهاترین های خود را فدا میکرد تا فرزندش علم کسب کند و با دانشمندان بزرگ رقابت کند؛ بنابراین آنها برای رسیدن به این هدف سختی ها را متحمل میشدند.
از این جهت برای مادر لازم است تا همهی مهارتها را از جمله مهارت توانایی کشف استعداد و تشخیص جنبه های ذکاوت در فرزندان خود را داشته باشد. کودک با استعداد، کودکی است که محیط و شرایط برای رشد او آماده باشد تا در تکامل توانایی های ذهنی و مهارتهای جسمی وی سهیم باشد، خصوصاً در مراحل اولیهی زندگی او، که سالهای ساخت و ساز و رشد ذهنی و جسمی طفل محسوب میشود و در همین سالهای اولیهی زندگی مهارتهای ذهنی طفل که اولین هستهی خلاقیت و نبوغ میباشد، ساخته میشود. این مهارتها زیاد است، آنها را در چهار مهارت اساسی جمع بندی و خلاصه کردم، که مادر نباید هرگز تحت هیچ شرایطی از آنها غافل باشد و خود را در فراگیری تنها یکی از آنها منحصر سازد، آنها عبارت اند از:
۱٫ شنوندهی خوبی برای فرزندان باشد: گوش دادن به فرزندان اولین ایستگاه ارتباط و مهمترین وسیلهی تفاهم بین والدین و فرزندان میباشد، مادران خوب کسانی اند که قلب و گوش خود را برای شنیدن سخنان فرزندان و دانستن غم و اندوهشان یا مشکلاتی که در زندگی با آن مواجه هستند، باز میکنند. خوب گوش دادن به فرزندان، باعث میشود محبت مادر در قلبشان نفوذ کند و آنها را ترغیب میکند تا هر آنچه را که در ذهنشان میگذرد، آشکار کنند و بستن این در، کودکان را وادار میکند تا به جستجوی کسانی که به آنها اهمیت میدهند، بپردازند؛ بنابراین آنها به سخنان افراد بیرون از خانه گوش میدهند که این خود خطری بس بزرگ است و از همینجا است که مسیر انحراف شروع میشود.
۲٫ تشویق و انگیزه دادن همیشگی: این روش یکی از روشهای مهم در برانگیختن کودکان به خلاقیت و آشکار ساختن مهارتهایشان میباشد. ترغیب معنوی یا مادی تأثیر زیادی در روان کودک دارد؛ زیرا باعث میشود کودک رفتار خوب و پسندیده را بیشتر از خود بروز دهد و شمع عمل را در او برافروزد و روحیه ی رقابت را در بین شان شعلهور کند، احادیث زیادی در مورد اهمیت تشویقکردن و انگیزهدادن حتی با یک کلمه آمده است، پیامبرصلی الله علیه و سلم میفرمایند: «هر کس به شما کار خیری انجام داد، به او پاداش دهید، اگر چیزی نیافتید که بدان پاداش او را دهید، برایش دعا کنید تا جاییکه یقین کنید که او را پاداش دادهاید».
۳٫ مراقبت و دیدبانی همیشگی: یکی از راههای کشف استعدادها و برجسته سازی نتایج، مشاهدهی دقیق تمام حرکات کودکان و عکس العملهای آنها نسبت به آنچه بین آنها میگذرد یا در زندگی خود با آن روبرو هستند میباشد. مراقبت در اینجا به مفهوم اطلاع یافتن از علایق مورد نظر آنها و فعالیتهایی که دنبال میکنند میباشد، همچنان جهت دانستن گرایشها و هدفی است که میخواهند به آن برسند، اما هدف از این نظارت تهیهی یک طرح عملی میباشد که با علاقهی کودکان مطابقت داشته باشد، نیازها و خواستههای آنها را برآورده کند و از گرایشهای آنها پشتیبانی کرده و آنها را تقویت کند؛ بنابراین ما با رعایت کردن این مهارت، محیط مناسبی را برای کودکان فراهم کردهایم که به آنها امکان میدهد به سرگرمی و خواستههای خود بپردازند.
۴٫ مهارت گفتگو و ارتباط کلامی بین مادر و فرزندان: یکی از مهمترین راههایی که مادر از طریق آن به استعدادهای کودک پی میبرد، بحث و گفتگوی مداوم با او و پرسیدن سؤالات مناسب برای دانستن میزان علاقهی کودک و آشکار کردن برخی از جنبههای شخصیتی او میباشد. بنگر این رسول خداصلی الله علیم و سلم است که وقتی ربیعه بن کعب اسلمی را دیدند فرمودند: بخواه، گفت: از شما همراهیتان را در بهشت میخواهم. فرمودند: آیا چیز دیگری هم میخواهی؟ گفت: همین. سپس او را به راهی رهنمون شدند که او را به هدفش نزدیک کند، پس فرمودند: مرا بر خود با بسیار سجده کردن یاری رسان.
این گفتگو بین پیامبر صلی الله علیه و سلم و ربیعه به اتمام رسید، بنابراین ببینید که چگونه از همت بلندش آموختیم که به محض پرسیدن سؤالی از پیامبر صلی الله علیه و سلم به هدف خود رسید.
اما گاه در نزد کودک موانعی وجود دارد که او را از گفتن آنچه که دوست دارد یا میخواهد بگوید باز میدارد، پس اگر والدین این موانع را از میان خود و فرزندان بردارند، اعتماد فرزندان به آنها بیشتر میشود و در همهی امور زندگی خود از آنها نظر خواهی میکنند؛ بنابراین مشارکت دادن کودک در نظر خواهی در برخی از امور مهم خانواده یا اظهار نظر او در مورد رویدادهایی که پیرامون او رخ میدهد، باعث تقویت اعتماد به نفس وی شده و این احساس را به او میدهد که یک فرد مهم در خانواده است و او را به تفکر، آگاهی و بحث و گفتگو تشویق میکند.
گرفته شده از فصلنامه بینه شماره ۴۵