دو اصل کلی برای رهایی از پراکنده گی(نتیجه تقوا)
بخش سوم (نتيجة تقوی)
نویسنده: مسعوده جامی
بسم الله الرحمن الرحیم
{أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ} [إبراهيم: ۲۴]
بنگر كه خدا چگونه مثل مي زند : سخن خوب به درخت خوبي مي ماند كه تنه آن ( در زمين ) استوار و شاخه هايش در فضا ( پراكنده ) باشد .
این بهترین مثال برای زندگی انسان مؤمن است. اگر کسی میخواهد بداند ایمان چگونه در زندگی یک فرد میتواند تأثیر گذار باشد باید با دقت به مفاهیم این آیه تفکر و تدبر نماید.
به این اساس زندگی ما زمانی مفید و ثمر بخش خواهد بود که منظومة فکریمان یک اصل مشخص و قوی داشته و این قدرت به سرحدی باشد که توان حمل و ایجاب تمام شاخههای زندگیمان را داشته باشد یعنی در هر عرصه و جای و مکانی که لحظاتی را سپری میکنیم و انرژیای را به مصرف میرسانیم ارتباط با اصل نه ضعیف شود و نه گسسته. اصل و تنة این درخت ارتباط با خداست و شاخههایش ارتباط با مردم و کیفیت تعامل با اتفاقات و تحولات زندگی و این همان ایمان واقعی است که الله متعالی در این آیه توصیفش کرده است.
پس هر مسلمان اعم از زن و مرد باید تلاش نماید برای موفقیت، ایمان خود را تقویت کند و به گونهای که سایة ایمان را هر لحظه بر خویش احساس نماید. پس به زودی چنین شخصی حضور الله تعالی را در هر عملی که انجام میدهد حس خواهد کرد، اگر نماز بخواند بیاد میآورد که الله مرا محاسبه خواهد کرد پس به بهترین شکل آن را ادا میکند و اگر روزه گرفت در آن کوشش مینماید، به همین ترتیب اگر کاری در خانه انجام داد، اگر وظیفهای در بیرون داشت، تعاملات و معاملات و اخلاق و به شکل مجموع میکوشد همة اعمالش به بهترین وجه انجام شود. نه به خاطر رضایت شخصی و یا به دست آوردن منفعتی مادی، بلکه برای کسب رضایت الله که ارزشی بالا است و غیر آن کم و ناچیز شمرده میشود.
اما اگر فردی اصل ایمان در نزدش سست باشد طبیعتا پراکندگی به سراغش خواهد آمد در این حالت فرد فکر میکند که باید بخورد و بیاشامد و بپوشد. باید فلان کار را انجام دهد و تمام فکر و ذکرش در امور دنیا خلاصه میشود و یاد پرودگار سبحان را فراموش میکند و شاید روزها بگذرد و وی در انجام کارهای روزمرهاش یادی از خدا نکند اینجاست که ایمان ضعیف میشود و دیگر به مانند تنة یک درخت محکم و استوار نیست که به همة شاخ و برگهای زندگی انرژی توان برساند و آنها را تقویت کند بلکه بسیاری از کارها رابطةشان با اصل ایمان قطع میشود و فرد به طرف اشتباهات حرکت میکند و نهایتاً بسیاری از وقت و استعدادش به هدر میرود و او دیگر نمونه و مثالی از ایمانی که ادعایش را دارد نیست.
پس به هر نسبت که ایمان و ارتباط با الله متعال قوی باشد به همان اندازه هم فرد میتواند ممثل دینش باشد.
فالمؤمن قريب من الله، والله يحبه ويفرح بتوبته وبإقباله عليه، أما الإنسان البعيد عن الله سبحانه وتعالى فإن يهلك في أي واد لا يبالي الله به.
نسأل الله عز وجل أن يجعلنا من عباده المقربين، أقول قولي هذا وأستغفر الله العظيم، وصل اللهم وسلم وبارك على سيدنا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين.