تأثیر عبادات در زندگی انسان

images (7)

«وَمَاخَلَقْتُالْجِنَّوَالْإِنسَإِلَّالِيَعْبُدُونِ» «ذاریات: ۵۷».
چنانچه می‌دانید تنها پل ارتباطی بین انسان و خالق او فقط عبادات است، و عبادات است که انسان را سوق می‌دهد به سوی بهروزی و کامیابی دنیا و آخرت. و هدف نهائی از خلقت انسان چنانچه الله پاک فرموده‌‌اند عبادت است.

هر چند که الله متعال نیازی به عبادات بندگان خود ندازد، چرا که تمام ملائک و هر آنچه که از حیوانات و نباتات است همه ذکر الله بی‌نیاز را می‌گویند حتی جمادات نیز از این برکت بی بهره نیستند، اما این بنده است که نیاز به راه ارتباطی با خالق خود را دارد و الله یگانه توسط عبادات بندگان خود را مخلص می‌سازد و آنها را از گناهان به وسیلة عبادات پاک می‌سازد و نیز به آنها نزدیک می‌شود.

چنانچه می‌خوانیم که پیامبران الهی هر کدام به نوع خاص خود مصروف عبادت بودند و عبادت جزء زندگی‌شان بود هر چند پیامبران معصوم بودند اما باز هم لازم می‌دانستند که ارتباط خود را با الله یگانه مستحکم بسازند و بندة شاکر الله رحمان باشند.

زندگی پیامبر بزرگوار اسلام «صلی الله علیه وسلم» را می‌توانیم بهترین مثال در زهد و عبادت داشته باشیم:

ایشان را در میدان عبادت آفریده‌گارش پیشگام و در اول صف می‌بینیم، نماز نور چشم و بصیرت خویش شمرده شبها را آنقدر به نماز می‌ایستاند که پاهای مبارکش ورم می‌نمود، آنچنان می‌گریستند که اشکهای شان محاسن شان را تر می‌کرد، و همسر با و فای شان از گریان بودن بسیارایشان در شگفت بوده آنهم در حالی که خداوند ذنوب گذشته و آیندة شان را مورد مغفرت خویش قرار داده بودند، و ایشان معصوم بودند. اما می‌فرمودند:« مگر شایسته نیست که بندة سپاس‌گزار خداوند باشم !» (متفق علیه)
و همچنان در دیگر عبادات در روزه گرفتن روزهای دوشنبه و پنجشنبه و روزهای پی‌در‌ پی (وصال ) دو روز یا بیشتر را بدون افطار می‌گرفتند.An-Egyptian-Muslim-boy-cries

و در جهاد و غیره…….. و بلاخره در هر حال شرایطی ذکر یاد خداو ند بر قلب وزبانشان جاری بود، هیچگاه از دعا و مناجات پروردگارشان غافل نبودند.

علی رغم اشتغال به عبادات و ذکر و تلاش مستمر در راستای وعوت وتبلغ اسلام، باز هم حشیت خداوند را در دل داشت و از او آمرزش می‌طلبید و توبه و استغفار می‌نمود، و در این موارد می‌فرمو دند:« گاهی قلبم دچار هوس و هیجان می‌شد، و من شبانه روز صد بار از خداوند آمرزش می‌طلبلدم».(رواه احمد، ابو داؤد و النسائی)

و می‌بینیم که خداوند متعال نیز به فرستادة خود حضرت محمد مصطفی«صلی الله علیه و صلم» چنین دستور می‌دهند: (وَاعْبُدْرَبَّكَحَتَّىيَأْتِيَكَالْيَقِينُ) « سوره الحجر‌-۹۹»
یعنی: پروردگارت را عبادت کن تا به یقین دست یابی” یعنی تا زمان مرگ”.
و نیز می‌بینیم که همة ادیان به عبادت خداوند یکتا فرا می‌خوانده‌اند و جملگی پیامبران در عبادت الله پاک پیشقدم بودند.

و در نتیجه، عبادت خداوند یگانه، اولین رسالت و مسؤلیت انسان در دامن هستی می‌باشد و تمام ادیان آسمانی بر این موضوع تصریح نموده‌اند.

و اما عبادت چیست؟

در تعاریف لغوی و اصطلاحی عبادت معانی و تعاریف زیادی به کار رفته که از جمله ی‌توان گفت:

عبادت نوعی از خضوع در نهایت درجة آن و ناشی از یک اگاهی و اعتقاد قلبی نسبت به عظمت و سلطة معبود است که ماهیت و محیط و ما فوق درک او می‌باشد.
پس آنچه که در تصور انسان از ذات یگانة الله«جل جلاله» برسد باز هم بالاتر از آن است. پس وقتی که انسان در مقابل چنین معبودی قرار گیرد باید نهایت خضوع، خشوع، فروتنی و سر تسلیم داشته باشد.
پس عبادت یعنی اطاعت توأم با نهایت خضوع.
عبادت از نظر دین نیز خضوع و محبت آمده است:

می‌توان این عبارت را از دو جهت مورد تأکید قرار داد:

اول: این که پایبندی به آنچه که خداوند بصورت امر و نهی و حلال و حرام تشریع نموده و توسط پیامبرانش ابلاغ گردیده است، این چیزی است که عنصر اطاعت و خضوع در برابر خدا را عینیت می‌بخشد و کسی که از پذیرش فرمان الهی سر پیچی از پیروی راه و پایبندی به شریعت او استکبار ورزد، بنده و پرستندة خدا نیست، هر چند که او را خالق و رازق خویش بداند.

چرا که زیر بنای خضوع برای خداوند متعال را آگاهی به یگانگی و چیرگی او بر هر چیز و کسی تشکیل می‌دهد، زیرا که همگی بنده و مخلوق او بوده تحت قدرت و حاکمیت مطلقه‌اش قرار دارند.

دوم: اینکه این التزام و پایبندی از دلی سرشار از محبت خدا بر خیزد، زیرا که در هستی چیزی دوست داشتنی تر از خداوند وجود ندارد، برای این که او صاحب فضل و احسان است و انسان را که چیزی نبوده آفرید و همة پدیده‌های زمین را بخاطر او ایجاد نموده و نعمت‌های ظاهری و باطنی خود را برایش کامل گردانید. و او را به بهترین ترتیب و توازن پدید آورده و اشرف مخلوقات قرار داده است.

پس اساس محبت خداوند متعال را آگاهی از فضل و نعمت و نیکی و رحمت او و احساس جمال و کمالش تشکیل می‌دهد. کسی که خدا را بشناسد، دوستش می‌دارد و به اندازة درجة شناخت خویش محبت پیدا می‌کند. چنانچه خواجه عبدالله انصاری

«رحمه‌الله» در مناجات نامة خود چنین می‌فرماید:

آنکس که تو را شناخت جان را چه کند***** فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی ***** دیوانة تو هر دو جهان را چه کند
ابن قیم «رحمه‌الله» از این هم فراتر رفته و گفته است:« اصل عبادت، محبت خداوند و بلکه انحصار محبت نسبت به اوست و این که تمام محبت از آن خداوند بوده چیزی در کنار او دوست داشته نشود – معبودی جز او نباشد- و فقط بخاطر او و در راه او دوست داشته شود.» مدارج السالکین ج ۱ ص ۹۹٫

رابطة عبادت با برنامه‌های زندگی:
اسلام به گونه‌ای پهنة عبادات را گشوده و دامنه‌اش را وسیع ساخته که اعمال فراوانی را که از نظر مردم جزء عبادت و عامل نزدیکی به خدا تلقی نمی‌شده‌اند، در بر گرفته است.
هر عمل اجتماعی سودمند در صورتی که قصد انجام دهنده‌اش خیر و نیت او خالص و راهش درست باشد و نه جلب نفوذ در میان مردمان؛ از نظر اسلام در ردیف بهترین عبادات شمرده می‌شود. هر عملی که آدمی بوسیلة آن اشک محزونی را پاک سازد یا اندوه رنجدیده‌ای را کاهش دهد یا زخم سرکوب ده‌ای را مرحم گذارد و یا از مظلومی حمایت کند و یا دَین ورشکسته‌ای را بپردازد و یا فقیر و بیچاره‌ای را دستگیری کند و یا مانعی را از سر راهی بردارد و یا آفتی را از مردم دور سازد و یا به نوعی به هر موجود زنده‌ای فایده رساند و او را یاری کند، تمامااز مصادیق عبادت بوده در صورت همراهی با نیت صحیح، مایة نزدیکی به خدا می‌باشد.

اسلام کارهای و برنامه‌های زیادی را از این گونه عبادت خدا و شاخة ایمان و موجب پاداش خداوند منان قرار داده است.

اعمال خوب و شایسته در جنبه‌های مختلف زندگی، محدودیت و قالب خاصی ندارد و تنها شرطهای لازم در آنها، خلوص نیت برای خدا و اصلاح و به کمال مطلوب رساندن کار می‌باشد.

در نتیجه تأثیر این فراگیری در وجود انسان و زندگی او چنانچه که توضیح داده شد آثار فرخنده‌ای در نفس و جریان زندگی انسان دارد. آنها را در وجود خود و دیگر پدیده‌ها احساس و تأثیر آن را در هستی پیرامون خود و مشاهده می‌‌کند. که از جملة بارز ترین و عمیقترین نمونه‌های این آثار دو چیز می‌باشد:

اول: زندگی و فعالیت یک مسلمان را رنگی الهی داده، او را در هر کاری که انجام می‌دهد، آنگونه وابسته و مربوط به خدا می‌سازد که همة اعمال خویش از خوردن، آشامیدن، پوشیدن، نظافت، رسیده‌گی به امور مردم، آموختن و تمام مسائل زندگی را با نیتی آمیخته به بندگی و خضوع و روح تسلیم و تواضع انجام می‌دهد. و این امر او را با جدیت در هر عمل سودمند و سازندگی صحیح و تلاش در جهت آسان کردن بهره مندی از یک زندگی نمونه و کمال مطلوب برای خود و همنوعانش برمی‌انگیزد و تا وقتی که این کارها بمنظور جلب خرسندی وپاداش نیک خداوند و بعنوان پیشکش به حضور او انجام می‌گیرند، ذخیرة نیکی و تقرب او را در نزد خدا افزایش داده باعث درستی و استحکام عمل دنیوی او می‌گردند.

دوم: به فرد مسلمان در سراسر زندگیش وحدت نظر و یگانگی هدف می‌دهد، پروردگار واحدی را در نظر گرفته و با تمام کوشش دینی و دنیوی رو به سوی او می‌آورد و پراکندگی و کشمکش و دوگانگی از شخصیت وزندگی‌اش دور می‌شود. چنین فردی از آنهائی نیست که گاهی مواقع خدا را بپرستد و گاهی مواقع موارد دنیا را، بلکه او در هر کجا و به هر حالتی و در هر کاری باشد، فقط خدا را می‌پرستد . بدین ترتیب در هیچ کاری و حالی و هیچ زمانی از اندیشه و یاد خدا غفلت نمی‌ورزد.
چنانچه الله پاک می‌فرماید:(وَلِلّهِالْمَشْرِقُوَالْمَغْرِبُفَأَيْنَمَاتُوَلُّواْفَثَمَّوَجْهُاللّهِإِنَّاللّهَوَاسِعٌعَلِيمٌ) «البقره: ۱۱۵».

یعنی: شرق و غرب از آن خدا است، بنابر این هر جا رو کنید، خدا همان جا است، یقینن الله گشایشگر ودانااست.

بدین ترتیب تمام سعی و تلاش انسان مسلمان متوجه الله متعال شده و همة زندگی او یک مجموعة واحد و تجزیه ناپذیر می‌شود و روش وی بندگی خدا و هدفش خوشنودی الله متعال و راهنمایش قرآن و سیرة پیامبر و وحی الهی است.

و وقتی که انسان در برنامه‌ها و امورات خویش نیت عبادت را داشته باد و کسب رضای الله رحمن را مصداق حدیث پیامبر «صلی الله علیه وسلم» قرار گرفته که می‌فرمایند: الله پاک می‌فرماید: هر آن کس که به طاعت وجبی به من نزدیک شود، من با رحمت خویش به اندازه یک ذراع به او نزدیک می‌شوم، و هر کس به اندازة یک ذراع نزدیک شود من به اندازة بین دو دست باز به او نزدیک می‌شوم، و وقتی بنده ام رهروان به من روی کند، من شتابان به او روی خواهم کرد.

پس وقتی که زندگی انسان چنین رنگ و بوی خدائی گرفت آن وقت است که زندگی دنیا و آخرت او تضمین شده است.

در پایان محبت الهی را فراموش نکنیم که الله رحمن چقدر محبت و لطف و شفقت به بندگان مؤمن خود داشته که حتی مواردی که به برنامه‌های عادی زندگی او از جمله طعام خو ردن، نوشیدن، استراحت و مقام موارد دیگر را منحیث عبادت محسوب می‌کند به شرطی که شخص مسلمان در نیت‌اش خالص باشد و هدفش رضایت الله باشد.
به امید این که خداوند پاک تمام زندگی و امورات و آنچه که در زندگی ما است را عبادت محسوب نموده و مورد رضایت خویش قرار دهد و ما را بندة خالص در درگاهش قرار دهد. «آمین یا رب الهالمین»و
الهی! الهی چنان کن که پایان کار******** تو خوشنود باشی و ما رستگار.

(منابع: معرفت و معنویت، دکتر یوسف قرضاوی، مترجم: عبد العزیز سلیمی)
(عبادت در اسلام ، دکتر یوسف قرضاوی، مترجم: محمد ستاری خرقانی)

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما میتوانید از برچسب ها و ویژگی های HTML هم استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

بالا