بانوی مسیحی که اسلام را پذیرفت
من در یک خانواده عاشق مسیحی پروتستان بزرگ شدم، راه دیگری جز زندگی کردن به عنوان یک مسیحی پروتستان نمی‌دانستم، من هر یکشنبه به کلیسا می رفتم و مانند کودک قبل از خواب نیز دعا می کردم.
من در صنف ( درس های عقیده ) های یکشنبه در کلیسا شرکت کردم. من اعتقاد داشتم حضرت عیسی (علیه السلام) خداست و همه ادیان جعلی هستند. من اینطور بزرگ می شدم و تا سن ۱۶ سالگی حضرت عیسی را می پرستیدم.
در سن ۱۷ سالگی برای دوره لیسه به کالج پیوستم. و آرام آرام علاقه ام به دعا کردن، رفتن به کلیسا، خواندن کتاب مقدس و غیره را از دست دادم، بعد از چند سال من دوره لیسه خود را تمام کردم و منتظر نتیجه آن بودم که یکی از دوستانم ویدیویی از ذاکر نیک به اشتراک گذاشته بود و آن ویدیو در صفحه موبایل من ظاهر شد. و عنوان ویدیو این بود که:
“یک بانوی مسیحی اسلام را می پذیرد”
با ناراحتی و نفرت شروع به تماشای آن ویدیوی ۳۰ دقیقه ای کردم. در آن ویدئو دکتر ذاکر نایک گفت که عیسی خدا نیست بلکه رسول خداست و او نقل قول های زیادی به کتاب مقدس ارائه کرد. به سمت الماری کتاب های خود دویدم و کتاب مقدسم را برداشتم و شروع به جستجوی آن منابع کردم.
آنچه او گفت درست بود. من متعجب شده بودم و در این مرحله از زندگی علاقه زیادی به یادگیری بیشتر درباره اسلام پیدا کردم، بنابراین از دوستم یک قرآن خریدم. نمی‌دانستم زبان عربی از سمت راست شروع می‌شود، بنابراین فکر می‌کردم آخرین صفحه قرآن، صفحه اول است. آخرین جزء قرآنم را باز کردم و سوره اخلاص را خواندم. آنجا که الله سبحانه وتعالی درباره خودش می گوید:
( قُلْ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ _ ٱللَّهُ ٱلصَّمَدُ _ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ _ وَلَمْ يَكُن لَّهُۥ كُفُوًا أَحَدٌۢ )
این سوره تمام زندگی من را تغییر داد. همان آیه اول سوره اخلاص مرا به این فکر انداخت که “بله خدا یکی است” چگونه ممکن است خدا سه باشد؟ خدایان متعددی وجود نخواهد داشت.
پذیرفتن خداوند به عنوان خدا و حضرت عیسی علیه السلام پیامبر است.
نه زاییده می شود و نه به دنیا می آید، این آیه خیلی به اعتقاد قبلی من ضربه محکم زد خدا چگونه در زمین به دنیا می آید؟ چگونه ممکن است یک خالق مخلوق سبحان الله شود.
فکر می کردم با غفلت از خالقم و عبادت به کسی که خدا او را به عنوان رسول فرستاده اشتباه بزرگی انجام می دهم. اما باز هم هر بار که کافران را می بینم قلبم به درد می آید. من احساس می کنم می خواهم برای آنها دعوت بسازم، علاقه زیادی دارم که برای دوستان نزدیک و خانواده ام دعوت کنم.
مسیحیت و اسلام
درک اسلام برای مسیحیان در واقع آسان است، اما آنها به درک یا شناخت آنچه در قرآن آمده است توجهی نمی کنند، آنها به سادگی به آنچه اجدادشان گفته اند باور دارند. من دین اسلام را پذیرفتم زیرا اسلام تنها دین روی زمین است که به مفهوم خدای یگانه به شدت معتقد است و به آن پایبند است. در اسلام مفهوم خدای یگانه بسیار روشن است و تمام بنیان آن بر توحید استوار است.
مسیحیان معتقدند که عیسی خداست، اما خود عیسی خدایی داشت که برتر از او بود. در اسلام خداوند نه پدر دارد و نه پسر و هیچ کس برتر از او نیست.
در ۱۰ فرمان کتاب مقدس ذکر شده است که خداوند یگانه است و تنها باید او را بپرستیم اما از این دستورات پیروی نمی کنیم، در حالی که این مفهوم را فقط در قرآن به وضوح یافتم.
مفهوم پیامبر بودن عیسی بسیار روشن و منطقی است، زیرا چندین بار در کتاب مقدس به پیامبر خدا بودن او اشاره شده است. قرآن کریم شواهد روشنی ارائه می دهد که عیسی نه خدا بود و نه پسر خدا. بلکه پیامبر و فرستاده خدا بود.
برای من تکان دهنده بود که بدانم عیسی هرگز در کتاب مقدس بیان نکرده است که او خداست. این باعث شد که اعتقادم به خدا بودن عیسی را زیر سوال ببرم، بنابراین شروع به خواندن درباره او کردم تا اینکه به این نقطه رسیدم که او خدا نیست.
همانطور که ایمان ( اسلام) را مطالعه می کردم، تعجب کردم که بسیاری از مستاجران با من طنین انداز شدند. خوشحال شدم که اسلام به پیروان خود می آموزد که به همه انبیا احترام بگذارند، از موسی گرفته تا عیسی و محمد، که همگی به بشر آموختند که خدای یکتا را بپرستند و خود را با هدفی بالاتر از دنیا رفتار و زندگی کنند.
داستان حجاب من
من با نفرت و نظرات منفی زیادی در مورد حجاب مواجه شدم. اما از آنجایی که من اینجا نیستم تا هیچ مخلوقی را راضی کنم، اینجا هستم تا پروردگارم را راضی کنم. من مفتخرم که چادر( حجاب) می پوشم. شما می توانید آن را شال گردن بگویید، روسری من دستهایم را از پشت نمی بندد و نشانه ظلم نیست.
اسلام و علم مدرن
علوم قرآنی که مرا بسیار برانگیخت تا در آفریده های خداوند تدبر کنم. در قرآن شواهد زیادی درباره علم وجود دارد. من حقایق علمی زیادی پیدا کردم که اخیراً با استفاده از تجهیزات و فناوری مدرن پیدا شده است، اما چگونه قرآن می تواند موارد قبل از ۱۴۰۰ سال پیش را بیان کند؟ تصور کنید فردی که خواندن یا نوشتن بلد نیست چگونه می تواند آن چیزها را در مورد علم بیان کند؟
بنابراین پذیرفتم که اسلام دین حق است، اسلام صراط مستقیم است. تقریباً تمام حقایق علمی را خوانده ام که مرا خیلی متعجب کرده است، در این مقطع از زندگی تصمیم گرفتم مسلمان باشم و به دانشکده اسلامی رفتم. و من کلمه شهادت را خواندم، احساسی که وقتی آن کلمات را به زبان آوردم که آن احساس را اصلا نمیتوانم برایتان بیان کنم. سبحان الله !
اشهدالله اله الا الله و اشهداء ان محمد عبده و رسوله !
بعد از گفتن این جمله همه حاضران با عشق و خوشحالی مرا در آغوش گرفتند و گفتند مثل یک نوزاد تازه متولد شده گناهان قبلی شما بخشیده شده است. من خیلی خوشحالم که تازه مسلمان شده ام.
پس از پذیرش اسلام، در مورد ادیان دیگر به ویژه مسیحیت، هندوئیسم، یهودیت برای ساختن دعوت مطالعه کردم و اطلاعات بیشتری کسب کردم.
به عنوان یک مسیحی به من آموختند که هر آنچه را که به من گفته می شد حقیقت بود و هرگز تشویق به تحقیق و جستجوی حقیقت نشدم.
در اسلام به ما گفته شده است که آنچه را که یک نفر، حتی امام، در مورد دین ما به ما می گوید، شاید درست باشد،و ما تشویق می شویم که آن را باید خود ما نیز بخوانیم و از قرآن یا در حدیث آن را استنباط کنیم، ما نباید فقط کورکورانه سخنان دیگری را بپذیریم، و بدعت می‌کنیم.
تغییر عقیده ما کار آسانی نیست، با دختر بودن من هر روز با مشکلات زیادی روبرو می شوم ، اما هنوز همیشه این آیه را به خاطر می آورم :
( إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا (فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا_
من توکل قوی به الله دارم. او روزی سختی‌ها و سختی‌های من را آسان‌تر می‌کند. إن شاء الله!
خوشحالم که خداوند سبحان تعالی مرا به راه مستقیمی که مرا برگزیده هدایت کرده است. الحمد لله!
مترجم: آدینه رنجبر