آزادی زن

برگرفته از کتاب: آزادی زن
تألیف: محمد قطب

زمانی که زن به خاطر شرایطی که این جا فرصت توضیح آن نیست مجبور به کار شد سپس نصف دستمزد مردی که همان کار را انجام می داد به وی داده میشد، در این صورت در خواست برابری در درستمزد از یک طرف قضیه ای حقیقی گشت و از طرف دیگر جزء شخصیت و هویت زن شده و مورد توجه قرار گرفت.
اما قضیه ی حجاب و بی حجابی، چه جایگاهی در منطق دارد چه ارتباطی با حقیقت دارد؟
«مرد» کسی نبوده که حجاب را بر زن واجب گردانیده است تا زن دعوایی ضد مرد اقامه کند تا از «ظلم و ستمی» که مرد بر او نموده خلاص شود آنچنان که وضع قضیه در اروپا بین مرد و زن چنین بود. بلکه آن کسی حجاب را بر زن واجب گردانید در حقیقت پروردگار و آفریننده ی زن است، خدایی که اگر زن مؤمن باشد نمی تواند با او در آن چه امر فرموده به جدال بپردازد یا اختیاری در آن امر داشته باشد:
(وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ ۗ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينًا)
الأحزاب (۳۶)
ترجمه: «و هیچ مرد مؤمن و زن مؤمنی را نرسد ؛هنگامی که خدا و پیامبرش کاری را حکم کند، آنکه آنها در کارشان اختیاری باشد، و هرکس خدا و پیامبرش را نافرمانی کند، به راستی که در گمراهی آشکاری گرفتار شده است.».

بنابر این حجاب به خودی خود مسٔله ای ندارد.
حجاب در دوره ی رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) واجب شده و در همان دوران به اجرا در آمده و بعد از آن سیزده قرن پی در پی ادامه کرده است و هیچ مسلمانی نیست که به خدا و پیامبرش (صلی الله عیله وسلم) ایمان داشته باشد و بگوید: زن در زمان رسول الله (صلی الله علیه وسلم) مظلوم بوده است.
اگر بعد از آن یعنی هنگاهی که مسلمانان از عقیده ی صحیح خود و مقتضیات آن دست کشیدند به زن ظلم شد، در این صورت حجاب به خودی خود منبع و سبب ظلم و همراه آن نبوده است!! زیرا حجاب به طور مطلق در بهترین قرن ها موجود بوده است، قرن هایی که رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) در مورد آن میفرماید: «خیرکم قرنی» «بهترین شما قرن من است..» و همراه پاکی اخلاقی و روحی و همراه رفعت و سر بلندی انسانیتی بوده که در تمام تاریخ بشریت بی نظیر می باشد.
اما امر مطلوب کشف حجاب است!
مطلوب بی حجابی است!
مطلوب جلوه گری است!
مطلوب اینست که زن در نهایت برهنه از خانه بیرون برود!
این های چیز هایی است که کنفراس های تبشیری مسیحی می خواهند، اینست آن چیزهایی که صلیبان توطـٔه گر خواستار آن هستند، یهودیان هم همراه آن توطــٔه می چینند.
بنابرین قضیه باید قضیه ی بی حجابی و حجاب باشد. تا حجاب با هر بدی شر که ممکن است به ذهن توصیف گردد، و بی حجابی با هر خوبی و خیری که به ذهن خطور می کند وصف شود.
تا قضیه از این جا آغاز شود و هر جا که شیاطین می خواهد پایان بپذیرد!