شیوه های دعوت و اصلاح

چکیده

بزرگترين معضل جهان امروز و برزگترين ‌تهديدي كه بشريت امروز را تهديد مي‌كند، دوري از معنويت و قرآن است. بازكاوي و بازشناسي روش‌هاي دعوت و به كارگيري آن در زندگي فردي و اجتماعي، تنها راه برون رفت از اين معضلات است. براي بهينه كردن تأثیرات دعوت، دعوتگران باید از روش‌هاي متنوع تربيتي بهره گيرند تا روند عادی و نتایج قابل قبولی را از دعوت بگیرند.

شیوه های دعوت با تنوع زندگی و افکار مردم تنوع می یابد و دعوتگر نیز باید با این جریان تنوع همگام پیش رود تا دعوت از قدیم و مردم از حال نگویند.

یک داعی می تواند یا با عملکرد خود مردم را به شیوه گوناگون دعوت دهد، یا با بیان ساده و نرم خویش و یا با متأثر ساختن آنها از روزنه عاطفه و جذب شان در دایره دین. اما این کار وقتی نتیجه می دهد که آگاهانه و از پیش برنامه ریزی شده باشد.

کلمات کلیدی: دعوت، اهمیت دعوت، شیوه ها، عملی، بیانی و عاطفی.

مقدمه

بدون شك هيچ مكتب و آييني به اندازه ي اسلام براي فريضه ي دعوت، اهميت ويژه قايل نيست تا جايي كه دعوت یا امر به معروف و نهي از منكر را زير بناي عرصه هاي اجتماعي ، اخلاقي ، مذهبي ، اعتقادي ، اقتصادي ، فرهنگي ، سياسي ، نظامي و … مي داند . اسلام بر مسلمانان فرض ميداند كه با تشكيل هسته هاي اجرايي در راستاي پياده كردن اين عمل زير بنايي و سازنده از جامعه از هيچ كوششي دريغ نورزند و خود را با شیوه های نوین آراسته و دعوتی مثمر به بار دهد.

این تحقیق در صدد بیان شیوه های دعوت است تا دعوتگران با به کارگیری آنها دعوت با ثمری را به ارمغان بیاورند، روش تحقیق درین مقاله کتابخانه ایست.

دعوت

دعوت از ماده (د ع و) گرفته شده به معنی خواندن . . . است و عبارت از درخواست و تشویق کسی به توجه بر امری و اتخاذ آن می باشد، این درخواست به سوی امری، از هر صنفی می تواند باشد؛ خواه مادی خواه معنوی. مسائل معنوی هم می تواند الهی یا غیر الهی باشد. پس دعوت امری عام و بر هر نوع فراخوانی به سوی هر امری اطلاق می شود(۶: ۱۶).

دعوت عبارت از فن و قیادت است که بر اساس پلان و برنامه استوار است (۵ :۱۴۳) یا با عبارت جامع تر دعوت عبارت از یک عملکرد با برنامه ریزی مشخص و کاربرد وسایل و شیوه های متعدد برای رسیدن به یک هدف در یک زمان معین می باشد.

دعوتی که درین مقاله به آن پرداخته شده، الهی است که آن دعوت اسلامی می گوییم، هدف از این دعوت “اخراج بندگان خدا از ضلالت و تاریکی ها به سوی سعادت و خوشبختی با غرس ایمان به وحدانیت خدا در دل و جان بندگان می باشد (۶: ۲۲)” و نهایتاً به سعادت دنیا و آخرت منتهی می شود.

دعوت و اصلاح

هدف داعی که همان اقامه دین و غلبه صلاح و نیکی و نابودی و در هم پیچیدن فساد در دنیا است، باید برایش روشن باشد: إِنْ أُرِيدُ إِلاَّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلاَّ بِاللّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ (هود:۸۸) یعنی: (من، تا آنجا که میتوانم جز اصلاح- خویشتن و شما را- نمی خواهم و توفیق من، جز با -توفیق و یاری- خدا نیست؛ تنها بر او توکل می کنم و- با توبه و انابت- به سوی برمی گردم.

اهمیت و ضرورت دعوت

از آن رو که انسان موجودي اجتماعي است، سرنوشت هر فرد با سرنوشت ديگران گره خورده است، به گونه اي که هر فردي در جامعه، هم از رفتار ديگران متأثر مي شود و هم بر ديگران تأثير مي گذارد؛ از اين رو افزون بر اصلاح نفس، بايد در اصلاح ديگران نيز بکوشد، چرا که بي توجهي به رفتار ديگران، نوعي بي اعتنايي به سرنوشت خويش است؛ اگر فساد و آلودگي فراگير شود و جامعه را به ورطه ي تباهي سوق دهد، او نيز از اين خطر مصون نمانده و آتش فساد، دامن او را خواهد گرفت.

از مهم ترين و ضرورت ترين واجب در ميان فروعات اسلامي، فريضه ي امر به معروف و نهي از منکر است. آيات روشن گر قرآن از يک سو و روايات معتبر و متواتر از ديگر سو، هر نوع ترديدي را در اين باره برطرف مي کند.

شیوه های دعوت؛ دعوت در زمان مناسب و به شیوه‌های مختلف

برای انجام هر کاری نیاز به وسایل، شیوه های و توانایی استفاده از آنها دارد، از آنجاییکه دعوت اسلامی نیز یک وظیفه الهی و در عین حال روشمند است باید شیوه های دعوت را در آن در نظر داشت.

روش دعوت: عبارت از گامهای اساسی و هدف دار و برنامه ریزی شده ای که پیامبر (ص) از زمان بعثت تا عروج به سوی پروردگار برداشته و طی کرده است (۶: ۱۹۷).

هر دعوتگر باید از روش‌های دعوتی خاص استفاده کند اینکه بتواند قوم خود را متقاعد کند و حقانیّتِ دینِ خداوند را برای آن‌ها اثبات نماید و با همۀ مشکلاتِ سرِ راه، وظیفۀ خود را تمام و کمال انجام دهد.

اگرچه هدف از دعوت هدایت مردم می­باشد ولی این احتمال وجود دارد که سرکشی کنند و نپذیرند با این وصف باید دقّت داشت که دعوتگر در زمان و مکان مناسب و به شیوۀ صحیح مطابق قوانین خداوند عمل دعوت را انجام دهد؛ چراکه مبادا اشتباه و غلط او مایۀ گمراهی و دین­گریزی و دین­ستیزی شود. البته با همۀ این اوصاف دعوتگر هرگز نباید نااُمید گردد؛ زیرا دعوتِ وی همچون بذری می‌ماند که بر زمین پاشیده می‌شود و هر آن احتمال دارد که با الطاف الهی جوانه بزند و شخص با عنایت خداوندﻷ هدایت یابد و دعوتگر نیز با آن به شعف برسد و مُراد برسد (۷: ۱۰۸)

گزینش روش مناسب عامل بزرگ موفقیت امور می باشد، از جمله روشهایی که در تسریع دعوت مؤثر است: شدت و نرمی، ترغیب و ترهیب، درد و امید، پنهان و آشکار، عقلی و عاطفی، فردی و گروهی، عمل به دستورات الهی، امیدوار کردن مخاطب، داشتن حسن ظن به مخاطب، معرفی الگوهاي خوب و بد، بیان خوبیها، ایجاد محبت، جایگزین کردن، رسوا کردن چهره هاي مختلف، بیان علت و فلسفه یک حکم، نمایش دسته جمعی و . . . .

هر چند روش های دعوت با گذشت روز تفاوت می کند و ممکن نیست آنها را به طور حتم تقسیم کرد اما در مجموع روش های دعوت را می توان در این دسته ها بررسی کرد:

روش های رفتاری- روش های بیانی- روش های عاطفی

روش‌هاي رفتاري
منظور از روش‌هاي رفتاري، روش هايي است که بيش‌تر با عملکرد و رفتار مرتبط است تا گفتار. اين روش‌ها بيش‌تر جنبه اجتماعي دارد و اغلب در برخورد با ديگران به كار مي روند. دعوتگر به كمك اين شيوه‌ها مي‌تواند روحيه جامعه‌پذيري و سازگاري با ديگران را در متربي تقويت نمايد. در اين خصوص چند روش قابل تامل است:

عمل گرایى

نخستین و مؤثرترین روش براي دعوت دیگران به نیکیها و بازداشتن از زشتیها، آراستگی خود افراد بشر به تقوا و اخلاق نیکوست (۳: ۱۰) چون خداوند متعال میفرماید: ( أ تأمرون الناس بالبر وتنسون أنفسكم. (بقرة: ۴۴) آیا مردم را به نیکی امر میکنید و خود را فراموش میکنید؟

توصیه‏هاى كلامى در صورتى كه با رعایت نكات روان شناختى انجام گیرد تأثیرى بسزا خواهد داشت ولى عدم هماهنگى میان قول و فعل، پند و اندرز دعوتگران را بى اعتبار مى‏كند و از آنجاییکه بخش زیادى از یادگیرى انسان از راه چشم صورت مى‏گیرد، تضاد در گفتار و رفتار دعوتگران باعث تنفر مردم از دعوت و دین می شود.

گونه‌ای از نرمش و مدارا در تعامل و معاشرت

آدمی در دستان کسی که به وی نیکی می‌کند و با نرمش رفتار کرده و گشاده‌رو است خمیری است به سبب محبّت. و شدت و درشتی معمولاً باعث تکبر مخاطب، نفرت و پافشاری وی می‌گردد تا جائیکه طرف از گناه عزت می‌گیرد. باز داشتن از معصیت و گناه نیز به همین شکل باید به همراه لطف و مهربانی باشد تا مورد قبول واقع گردد، تعلیم علم نیز باید تدریجی باشد زیرا چیزی که در ابتدا سهل به نظر آید به دل می‌نشیند و مخاطب با آغوش باز پذیرای آن خواهد بود و غالباً سرانجامش فزونی یافتن خواهد بود.

البته بیان و رفتار محترمانه به معنای قبولِ عملکردهای کفّار و مشرکین و مدارا کردن و هم‌نوایی کردن با آن‌ها نیست، بلکه این عملکرد به عنوان اخلاق نیکویی تلقّی می‌گردد تا آن‌ها در لحظۀ خطاب احساس راحتی و احترام نمایند، و بدین ‌وسیله بسترسازی قبول حق برای آن‌ها شده باشد(۷ :۱۰۲)

روش های بیانی

روش دیگر دعوت، تبلیغ تئوری دین خداست؛ یعنی تبلیغ دین و دعوت مردم با بیان چارچوب و اصول و ویژگی ها و خواستگاه های دین و اهدافی که دنبال می کند و در پی تحقق آنها می باشد و نیز بیان سر انجام آنچه انسان با تمسک و یا عدم تمسک به آن به دست خواهد آورد و یا از دست خواهد داد، می باشد(۶: ۲۰۲)

از جمله روش های بیانی:

حکمت

روش حکمت روشی را گویند که مستمد از عقل و تجربه بوده و با استفاده از آن کار تبلیغ دین خدا و فراخوانی مردم به سوی او انجام گرفته و از تحلیل رفتن استعدادها و نیروهای موجود و از دست دادن فرصتهای ممکن جلوگیری شده و در نتیجه از به وجود آمدن فساد در کار و نتیجه ی خلاف گرفتن، ممانعت به عمل آید و حکیم، کسی را گویند که چنین روشی را در نهایت اتقان ممکن به کار ببرد (۶ :۲۰۵).

حکمت در قرآن و روش های حکیمانه یعنی معرفی حق و گفتار و کلام خدا و تشویق دیگران به عمل بدان گفتارها (۶ :۲۰۶).

در دعوت با روش حکمت یا دعوت حکیمانه چند نکته را دعوتگر باید در نظر بگیرد؛ یعنی دعوتش باید با زبانی نرم و ساده مطابق با سطح فکری مخاطب وی بیان شود تا به این ترتیب به نتایج مطلوب از دعوتش دست یابد و به کمترین مشکلی برخورد نماید.

هر کلامی به اندازه و به میزان اعتنا به اصول سخنوری و دوری از زیاده‌گویی نیک و حکمت آمیز خواهد بود که با طپش‌های قلب هوشیار و از اعمال قلب صادق نشأت می‌گیرد.

میانه‌روی در گفتار به گونه‌ای که نه آنقدر کوتاه باشد که معنی ناقص گردد، و نه آنقدر طولانی گردد که ملامت‌آور باشد باعث آراستگی کلام است (۲: ۳۱)

جدال به نیکی

مجادله عبارت است از گفتگویی که بین دو نفر انجام می گیرد به طوری که هر یک از دو طرف به منظور اثبات دیدگاه خود دلایلی را ارائه می دهد و منتظر انتقادات و اعتراضات طرف مقابل و جوابگویی به دیدگاه اوست (۶: ۲۱۲).

از جمله کشمکش‌های همیشگی بین انبیای الهی و کفّار این بوده که پیغمبران سعی در اثبات دعوت خود و رفع شبهات می‌کردند و در مقابل کارِ کافران تقلید، جهل و اصرار بر کفر و عصیان بود.

﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُۚ﴾ [النحل: ۱۲۵]. «(ای پیغمبر!) مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهای نیکو و زیبا به راه پروردگارت فراخوان، و با ایشان به شیوه هرچه نیکوتر و بهتر گفتگو کن.»

این مجادله بین حق باطل تا امروز نیز ادامه دارد اما امروز بین دعوتگران و مدعوین آنها است که بدین وسیله دین را به اطراف خود انتقال می دهند. با توجه به مفهوم جدال دو برداشت از می شود؛ جدال یا مثبت است یا منفی، برای همین خداوند با لفظ (أحسن) از دعوتگر جدال به جهت مثبت را می طلبد. معمولاً جدال در دعوت کسانی استفاده می شود که عنف بیشتری در پذیرش دین دارند بناء باید به کمال نرمی صورت می گیرد.

نصیحت با شفقت به جای رسوا کردن (موعظه حسنه)

دعوتگر باید رفتارش با مردم و مخاطبان در سایۀ مهربانی و اکرام به آن‌ها و گفتارش مملو از عاطفه و خیرخواهی و ادب و احترام باشد و آن‌ها احساسی بس راحت و سُرور نمایند، حتّی این عمل دعوتگر باید به گونه‌ای باشد که در میزان صدا، نوع ادبیات گفتاری، پوشش ظاهری و نوع نگاهِ وی شناخته شود؛ زیرا وی بسان پزشکی است که سعی در معالجه بیمار خود دارد(۷: ۱۰۲).

در صورتی که دعوتگری از جانب گمراهان اتّهام و القابی به وی نسبت داده شد، وی باید خونسرد و آرام برخورد کند؛ زیرا هر دعوتگری باید بداند که هدف اصلی از دعوت، انجام وظیفۀ الهی و کسب رضایت و پاداش از ذات اقدس الهی است(۷: ۱۰۳).

نصیحت و موعظه اگر کل دعوت نباشد عمده آن را تشکیل می‌دهد، اما باید به بعد از نصیحت نیز فکر کنیم و نصیحت ما باعث رسوایی و بی‌آبرویی نگردد.

در توضیح حافظ ابن قیم این امر واضح است: «… نصیحت، احسان محض است که از رحمت و مهربانی سرچشمه می‌گیرد و مراد نصیحت کننده از این کار کسب رضای خدا و نیکی کردن در حق مخلوقات اوست…» (۲: ۳۵)

بنابراین نصیحت دعوتی اصلاحی است و باید اخلاص به همراه رعایت احساسات شخص نصیحت شونده در آن وجود داشته باشد، تا باعث تبدیل نصیحت به خصومت، جدال، شرّ و نزاع نگردد و تنها تفاوتی که بین نصیحت و رسوا کردن وجود دارد نیّت، انگیزه و حرص شدید بر پوشاندن عیب مخاطب در نصیحت است.

فضیل گوید :: مؤمن می‌‌پوشاند و نصیحت می‌کند، و فاجر هتک حرمت کرده و سرزنش می‌نماید و گفته‌اند: هر کسی برادر [دینی]اش را در ملأ عام امر [به رفع نقصی] کند در حقیقت او را عیبناک نموده است، و علت این امر این است که نصیحت کنندة صادق نمی‌خواهد عیوب نصیحت شونده را اشاعه دهد، بلکه هدفش بر طرف کردن مفسده و نجات دادن برادر [دینی] اش از افتادن در آن است (۲: ۳۵)

و چه قدر فرق است! بین کسی که نیتش نصیحت است، با کسی که هدفش فضیحت باشد، و لذا نباید این دو را با هم اشتباه گرفت.

استفاده از ترغیب و ترهیب

دعوتگر باید انگیزه‌های ایمان‌آوردن و پذیرش قوانینِ الهی را در مخاطبِ خود بیشتر کند و با او از وعده‌های خوش و فرح‌بخش الهی در دنیا و آخرت صحبت کند تا حسِّ زیاده­خواهی و نیک‌خواهی انسان را در این راستا حریص نماید. خداوندأ وقتی انسان را به امر نیک و معروفی دعوت می­دهد، با بیانی شیوا و دادن وعده­های فرحبخش و جاودان و زیبا و دلنواز انسان را تشویق و ترغیب می­دهد (۷: ۱۱۰)، از موارد ترغیب انسان بیان وعدۀ الهی به داشتن زندگی سرشار از نیکی و آرامش در دنیا و ثواب و پاداش نیک و زیاد در آخرت می­باشد که هدف حیات و گمشدۀ انسان می­باشد، خداوند می‌فرماید:

﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡيِيَنَّهُۥ حَيَوٰةٗ طَيِّبَةٗۖ وَلَنَجۡزِيَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٩٧﴾ [النحل: ۹۷]. «هرکس چه زن و چه مرد کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد، بدو (در این دنیا) زندگی پاکیزه و خوشایندی می‌بخشیم، و (در آخرت) پاداش (کارهای خوب، متوسط و عالی، آنان را برطبق بهترین کارهایشان خواهیم داد).»

این نوع ترغیب‌ها هر مسلمان و دعوت شده‌ای را به وَجد می‌آورد، و قدرتِ شنیدن و اطاعتِ وی را بالا می‌برد البته اگر خواهان هدایت باشد.

البته باید به کنار ترغیب همیشه بعد ترهیب را هم در نظر گرفت، البته دعوتگر باید در بیانِ ترغیب و ترهیب راه میانه به کار گیرد و تمامی دعوت خود را بر یکی (ترغیب یا ترهیب) متمرکز نکند، البته این بدان معنا نیست که اقتضای احوال و شرایط در نظر گرفته نشود؛ زیرا در مواردی باید بر یکی از آن‌ها بنابر شرایط بیشتر تمرکز شود ولی باز استفاده از هردو توصیه می‌شود ولو مقدارِ یکی بنابر احوال اندک‌ باشد (۷: ۱۱۲).

معرفي الگوهاي خوب و بد

براي پذیرش امر به معروف و نهی از منکر، می توان به معرفی الگوهاي خوب و بد در هر زمینه پرداخت. صبر ایوب، عفّت یوسف، شکرگزاري سلیمان و خضوع و خشوع ابر اهیم، همه الگوهاي معرفی شده از زبان قرآن هستند (۳: ۱۳).

در همه جاي دنیا، افرادي هستند که تا حدي میتوانند الگوي سایر مردم باشند، به سمت کارهاي خوب میروند و با همین صفت هم شناخته میشوند، با ظلم میجنگند و در مقابل ظالمان می ایستند. چقدر خوب است که در همهجا این افراد به مردم شناسانده شوند تا دیگران نیز با معروف آشنا ش وند و بدان عمل کنند.

استفاده از تلمیح و اشاره به جای تصریح

یکی از روش های بیانی استفاده از اشاره و تلمیح است به جای تصریح، چرا که تصریح و به صراحت گفتن حجاب هیبت را می‌درد، جرأت حملة گفتاری را باعث می‌شود، و مخالفت را وسیله به رخ کشیدن می‌گرداند همچنانکه باعث پافشاری و سرپیچی می‌شود.

ولی تعریض و به کنایه چیزی را گفتن، آدمهای بزرگوار و ذهنهای با ذکاوت و بصیرتهای درخشان را متقاعد می‌سازد.

به ابراهیم ادهم : گفته شد: چنانچه شخصی چیزی [نقصی] از دیگری را ببیند و یا خبردار شود آیا باید به او بگوید؟ جواب داد: این توبیخ بوده و باید با کنایه به او گفته شود. همه اینها برای رفع حرج از بندگان و برانگیختن انگیزه خیر در آنان است. وظیفه ما چه چیزی جز این است در حالی که تعریض و کنایه‌گویی سنّت ثابت و همیشگی پیغمبر ما (ص) در خطاب به اصحابش بوده است و همیشه به جای خطاب مستقیم به آنها می‌فرموده: «حال کسانی که چنین می‌کنند و چنان می‌گویند، چگونه است؟». (۲: ۳۴)

روش‌هاي عاطفي
عاطفه يک استعداد دروني است که پشتوانه ديگر خواهي در انسان مي باشد. از اين نظر انسان قادر است گرايش دروني خود را بر اساس مهر و محبت به همنوعان خود اظهار کند و از اين راه به ايجاد پيوند قلبي و اُنس و الفت با آن ها بپردازد. اين استعداد با تضعيف خود خواهي و سوق دادن انسان به سوي ديگران عامل رشد بسياري از فضائل انساني مانند محبت و ايثار مي شود. نيروي عاطفي در انسان کليد تحصيل فضائلي است که در اثر ديگر خواهي و همنوع گرايي در انسان به وجود مي آيند. روح انسان را لطيف و انعطاف پذير ساخته، او را از هرگونه خشونت و بد رفتاري دور مي سازد. بنابراين، عواطف و احساسات از عوامل مهمي تلطيف روح انسان به شمار مي آيد و روح را که ذاتاً از خشونت و بد رفتاري بي زار است ياري مي رساند (۴: ۳).
از جمله روش های عاطفی:

خوشبینی، عفو و گذشت و آسانگیری

گمان دعوتگر در همه عرصه های دعوت باید با خوشبینی و امید همراه باشد، روح دعوتگر باید تا جاییکه ممکن و جائز است تسامح گرایانه باشد و در برخورد با مدعوین خود از آسانگیری و گذشت کار بگیرد چون کسی که اشتباه و یا خطائی مرتکب می‌شود، حق خودش است که کلامی دلسوزانه بشنود و با شعله امید راهش روشن گردد، تا شاید به مسیر خود بازگشته، و با یاران خوب همسفر گردد.

اگر انتقام، حالت انبساط و تشفّى خاطر زودگذرى فراهم مى‏سازد، عفو و گذشت، شادمانى و انبساط روحى طولانى ترى حاصل مى‏كند، به علاوه اين كه كرامت و بزرگوارى عفوكننده را همواره در ذهن مخاطبان تداعى مى‏كند. رسول‏خدا(ص) در عرصه دعوت و در برخورد با اصرار مشركان بر شرك و كفر، نه تنها عفو و گذشت در پيش مى‏گرفت، بلكه با ارشاد الهى براى آنان استغفار نيز مى‏كرد و هدايتشان را از خداوند مى‏طلبيد.

ايجاد محبت در دل مخاطب

از شيوه هاي مهم و مؤثر در امر به معروف و نهي از منكر، نرمخويي و محبت است؛ خصلتي كه موفقيت پيامبر(ص) بنا به تصريح قرآن كريم مرهون آن بوده است.

این امر نه تنها در جهت مثبت، بلکه حتی در جهت منفی هم اثر دارد. شیطان وقتی می خواست آدم و حوا را گمراه کند خود را خیرخواه و دلسوز معرفی کرد و بر آن سوگند یاد کرد. سپس آنها را در جهت خواستۀ خود ترغیب کرد.

در سيره دعوی و منش اخلاقى پيامبر (ص)، جلوه‏هاى محبت بيش از هرچيز هويداست، اوبذر محبت مى‏كاشت و اعتماد و اعتقاد درو مى‏كرد و همه مى‏دانند كه ميوه محبت سريع الحصول تر و سهل‏الوصول‏تر از هر ميوه‏اى است. اين استراتژى، در تمام مراحل دعوت نبوى به كار بسته شده و نتايج مطلوبى به بار آورده است، طورى كه او را در يك سخن، پيامبر رحمت لقب داده‏اند؛ وَما أَرْسَلْناكَ إِلّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ؛ ما تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.

نتیجه گیری

از این تحقیق نتایج آتی به دست می آید:

  • دعوت یک امر پلان ریزی شده ایست که بدون برنامه و روش خاص به نتایج مطلوب نمی رسد.
  • همه در یک جامعه از نگاه عقل و نقل نیاز شدیدی به دعوت یا امر به معروف و نهی از منکر دارند، بنابرین وجیبه پدیده دعوت باید در جامعه حضور یابد.
  • هر امری بدون روشمندی به نتایج درست و متوقعه نمی رسد، برای همین دعوت که امری خطیر است باید مساوی با روش و شیوه باشد تا در معرض عدم مقبولیت قرار نگیرد.
  • دعوت همه انبیاء به اساس روش هایی بوده که مبتنی بر ارشاد و صلاح دید خداوند به اساس مقتضای حال مخاطبین پیامبران است.
  • یک دعوتگر می تواند از سه زاویه مردم را دعوت کند: عملی، بیانی و عاطفی، که هر یک مقام خاص خود را با توجه به صلاح دید دعوتگر می طلبد.

سرچشمه ها

  1. قرآن کریم.
  2. حمید، صالح. (۱۳۸۴).حكمت در دعوت و تبليغ. ترجمه اسحاق دبیری، aqeedeh.com.
  3. خاتمی، جواد و دیگران. (۱۳۹۲).«امر به معروف و نهی از منکر و روشهاي تأثیرگذار آن از منظر امام رضا»، فصلنامه معرفت حقوقی، سال دوم، شماره دوم، پياپي ۴، بهار و تابستان ۱۳۹۲.
  4. فولادی، محمد.(۱۳۸۸). «نگاهی به روش های تربیتی در اسلام»، فصلنامه زلال هدایت، (سال دوم شماره دوم و سوم خزان و زمستان ۱۳۸۸).
  5. همام، سعید.(۱۳۹۱). قواعد دعوت اسلامی. ترجمه عبدالرحمن حکیمزاد، کابل: رسالت.
  6. ولدبیگی، جهانگیر. (۱۳۸۶). اصول دعوت: از دیدگاه قرآن و سنت. تهران: مهارت
    سوما نظری.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما میتوانید از برچسب ها و ویژگی های HTML هم استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

بالا