اوراد روزانه و زندگانی قلب
« وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا. وَ مِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلًا طَوِيلًا» (انسان/ ۲۵-۲۶) ترجمه: ( و نام پروردگارت را بامدادان و شامگاهان ياد كن و بخشى از شب را در برابر او سجده كن و شب[هاى] دراز او را به پاكى بستاى).
قلب فرد مؤمن بايد همواره بيدار باشد و جهت بيدار نگهداشتن آن به تلاش زيادي نياز دارد، چون هنگاميکه روح داخل بدن ميگردد، اسير آن ميشود و در نتيجهي اين اسارت، از خواستههاي بدن متأثر گرديده که تأثير مستقيم بر قلب ميگذارد. به هر اندازه نورِ قلب، قوي باشد، به همان اندازه انسان در مقابل خواستههاي نامشروع نفس، مقاومت مينمايد. گناهان چه حسي باشند و يا معنوي، بر قلب تأثير ميگذارند. بر علاوه هر آنچه انسان ميشنود و يا هر حادثهاي که بر انسان ميگذرد، قلب را متأثر ميسازد. دوستيهاي دوامدار تأثير گذار بر قلب است. وسوسههاي شيطان قلب را متأثر ميکند. بناءً امور بيشماري است که بر قلب اثر ميگذارد. از همين رو اسلام جهت پاک نمودن دوامدار قلب، روح، روان و بدن روشهاي ويژهاي را وضع نمودهاست، تا نظر به نياز هر انسان از آنها استفاده گردد. در سيرت پيامبر( صلي الله عليه وسلم) ميبينيم که پيامبر( صلي الله عليه وسلم) که پاکيزهترين مردمان در هر چيز بودند، ميفرمايند:« حالتهايي قلب مرا فرا ميگيرد و از ادامه ياد خدا غافل ميشوم به همين خاطر روزانه صد بار از خداوند طلب آمرزش ميکنم».( صحيح مسلم)
براي اينکه قلب انسان مسلمان در وضعيت مناسب قرار داشتهباشد بايد به مفاهيم معين پايبند باشد. اسلام براي ما عبادات را وضع نموده که بعضي آن فرايض و بعضي آن نوافل است، تا با حالات انسان مطابقت نمايد؛ چون همهي قلبها به يک نوع نبوده و محيط همه يکسان نميباشد، بناءً مأثورات يک شکل نيستند. بايد هر مسلمان نظر به نياز قلبياش از فرايض، سنتها و نوافل استفاده نمايد. انسان بايد امور خود را به گونهاي منظم نمايد، که قلباش به صورت دوامدار در حالت مطلوب و معين قرار گيرد. اگر به اين مسأله توجه ننمايد، بر قلباش پردهاي به ميان آمده او را به( كَلاَّ بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ)( مطففين/ ۱۴) يعني عدم احساس گناه ميکشاند. بايد روزانه قلب خود را شستشو نمايد. نمازها بزرگترين وسيله پاکيزه کننده قلباند.
« إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنْ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ»( العنکبوت/ ۴۵) ( همانا نماز بازميدارد، از فحشا و عمل ناپسند). همين گونه هر رکن از ارکان اسلام نقشي در شستشوي قلب ايفا مي کند. اگر انسان نمازهاي فرض پنجگانه را بگونهي درست آن اداء نمايد، در حقيقت روح و نفس خود را پنج مرتبه شستشو دادهاست و اگر با فرايض سنتهاي رواتب، نمازهاي وتر، تهجد و ضحي را اداء نمايد بدون شک، قلباش پاک ميگردد. روح بدون نماز، آلوده، نفس ناپاک و قلب تاريک ميگردد. اگر با نمازها، وردها هم يکجا گردد عمليه تزکيه مؤثرتر ميگردد. پيامبر( صلي الله عليه وسلم) همراه با نمازهاي خود وردهايي هم داشتند. چقدر نماز و اورادش زياد بود! و نيز در يک رکعت سورهاي بقره، آل عمران و النساء را تلاوت ميکرد. ابن عمر( رضي الله عنه) ميفرمايد: «ما در يک جلسه صد بار از پيامبر( صلي الله عليه وسلم) رب اغفرلي وتب علي إنک أنت التواب الرحيم – پروردگارا مرا ببخش و توبهام را بپذير که تنها تو توبه پذير و مهرباني – را ميشمرديم.» ( ابوداود وترمذي). عايشه( رضي الله عنها) فرمودهاند:« رسول الله (صلي الله عليه وسلم) در هر حال خداوند را ياد ميکرد».( صحيح مسلم). پيامبر( صلي الله عليه وسلم) وقت زياد خود را در تلاوت قرآن و شنيدن آن سپري ميکرد. پيامبر( صلي الله عليه وسلم) همراه با نماز، دعا، اذکار و تلاوت داشتند که ما هم بايد از پيامبر الگو برداري کنيم. بزرگترين ذکر (ورد) که بر قلب تأثير گذار است، آن تلاوت قرآنکريم ميباشد( وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ) (يونس/ ۵۷ ) ( شفا دهنده آنچه در قلبها است ميباشد). در پهلوي نماز و تلاوت دعاها، اذکار مناسبتها و دعاهاي شب و روز همه و همه در راستاي پاکي و تزکيهي دوامدار قلب کمک مينمايد، اما اگر انسان به آنها توجه ننموده در اداء آنها بيتوجهي نمايد، نه پاکي ميباشد و نه تزکيه و نه درخشندگياي تا اينکه به خواب غفلت ميرود. انسانيکه خواهان عبادت و عبوديت کامل است به گونهاي که قلباش روشن و درخشنده باشد، راهي جز جنگ زدن به اوراد روزانه همراه با نماز ها، ندارد. اداء نماز با وردها در اطمينان و آرامش قلب تأثير مستقيم دارد. خداوند ميفرمايد:« أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/ ۲۸ )( آگاه باش که با ذکرالله دلها آرامش مييابد). آرامش قلب علامت نجات به شمار ميرود. خداوند ميفرمايد:
« يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ. ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً»( فجر/ ۲۷-۲۸ )( اى نفس مطمئنه. خشنود و خدا پسند بسوي پروردگارت باز گرد). روان مطمئن و آرام اهليت کسب رضايت پروردگار را دارا است و اطمينان و آرامش بدون ذکر پروردگار امکان ندارد. فردي که پايبندي به نماز، تلاوت قرآنکريم، وردها و اذکار ندارد بداند که در خطر است. بنابر حديث پيامبر( صلي الله عليه وسلم) :« هر گاه بندهء مومني مرتکب گناهي شود يک خال سياه بر قلب او نقش ميبندد. اگر توبه کرد و از آن گناه خود را رهانيد و در پيشگاه خداوند طلب آمرزش نمود، آن خال پاک خواهد شد». فردي که ورد روزانه دارد، اگر اشتباه کرد رجوع ميکند اگر لغزيد توبه مينمايد. اين نوع افراد به ولايت نزديکاند. چون راه ولايت ( دوست بودن با خداوند) همين است. در حديث قدسي پيامبر( صلي الله عليه وسلم) از خداوند روايت نموده ميفرمايد:« کسي که با دوستي از دوستان من دشمني کرد، من به او اعلان جنگ کردهام. مسلماً بندهء من با هيچ عملي که برايم از فرايض دوست داشتنيتر باشد، نميتواند خود را به من نزديک کند. بندهء من مدام با نوافل خود را به من نزديک ميکند تا او را دوست بدارم، چون او را دوست داشتم، گوش او ميشوم که با آن ميشنود، چشم او ميشوم که با آن ميبيند، دستش ميشوم که با آن ميگيرد و پاي او ميشوم که با آن راه ميرود. اگر او از من چيزي بخواهد، به او ميدهم و اگر از من پناه بخواهد او را پناه ميدهم». ( صحيح بخاري ) هر گاه انسان به درجه محبت رسيد در حقيقت به همه خير و نيکي رسيدهاست از فرد پارسايي سوال شد: « آيا دوست دار، دوست خود را عذاب ميکند؟» جواب داد:« نه». پرسيده شد:« دليل چيست؟» گفت:« سخن پروردگار:
( وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاء اللّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُم بِذُنُوبِكُم » (مائده/ ۱۸ )( و يهودان و ترسايان گفتند ما پسران خدا و دوستان او هستيم، بگو پس چرا شما را به [كيفر] گناهانتان عذاب ميكند).
ترجمه: سعدیه حفیظ