جمعیت اصلاح وصلح

به نام آنکه انسانها را بر اصل وحدت تکوین بخشید وآنان را از یک پدر ومادر آفرید وعقیده توحیدی را درنهاد وفطرت آنان جای داد. وخویش را چنین معرفی نمود «هوالله الواحد» وپیامبر خویش محمد «صلی الله علیه وسلم» را که نماد صلح دوستی و محبت بود رابه سوی انسانها فرستاد. پیامبری که به همگان هدایت را هدیه میداد وپیام صلح را برای تمامی بشریت به ارمغان آورد. پیامبری که هرگاه – حتی ازطرف دشمنانش – به وی پیشنهاد صلح داده می شد می پذیرفت (اگر آنان به صلح گرایش نشان دادند تو نیز بدان روبیاور وبرخدا توکل نما که او شنوا وآگاه است )وبر پیمان خود پابرجا واستوار بود تا آن زمان که دشمن ، خود عهدش را می شکست . پیامبری که هیچگاه نسبت به مردم راه ظلم را نپیمود وتنها خواسته اش ازمردم این بود که گفتارش را بشنوند که اگر دلهایشان نرم ومتمایل گردید ایمان بیاورند وچنانچه دلهایشان را قساوت فرا گرفت وگمراهی برآن چیره گردید کارشان موکول به خدا باشد. اما مردم آن طور که محمد«صلی الله علیه وسلم» با آنان سازش می کرد با وی سازش نداشتند وراه دعوت صلح جویانه اش را باز وآزاد نمی گذاشتند وآزادی پیروانش را محترم نمی شمردند. او کسی بود که تحمل مشکلات امتش برایش دشوار بود وسختی را بر امتش نمی پسندید (بی گمان پیامبری از خودتان آمده است .هرگونه درد ورنج ومصیبتی که به شما برسد بر او سخت وگران است به شما عشق می ورزد واصرار به هدایت شما دارد ونسبت به مؤمنان دارای محبت ومهربانی فراوان است.) وخداوند به او وحیی را نازل فرمود که راهگشای بندگانش باشد وبه این وسیله دینی را به آنان معرفی نمود وآموزش داد که چون نامش به زبان آورده می شود سلم ودوستی وسلامتی به ذهن تداعی می گردد وبا عملی کردن آن ، این ارزشها به ثمر می نشیند والله متعال آنانی را که به آن ایمان آوردند

از آنان خواست تا اگر جویای آرامش این جهانی وآسایش آن جهانی هستند ومی خواهند با سرافرازی درزیر سایه صلح دوستانه اسلام زندگی کنند؛ به تمام فرامین آن صحه گذارند وآن رابا تمام جوانبش عملی گردانند که در غیراین صورت قدم در جا پای شیطان گذارده اند وشیطان دشمن است و پیروی از او جز دشمنی وعداوت ، فساد وتباهی نتیجه ای نخواهد داشت. اسلام نتنها دین تعدی وسرکشی وتجاوز نیست بلکه تمامی فرامین آن حتی جهاد که از بزرگترین ارزشها ی اسلامی است در راستای تحقق بخشیدن رستگاری وخیر بشریت، واقعیت بخشیدن به نمونه های عالی اخلاقی، نجات مردم ازترس،ظلم، ستم وزور، برقرار ساختن عدالت درپرتو حاکمیت الهی است (خداوند به سوی سرای امن وآرامش واطمینان می خواند وهر کس را بخواهد به راه راست هدایت می نماید.)

واینک جمعیت اصلاح افغانستان که از بدو پیدایش همواره خویش را ملتزم به فرامین اصیل ومقدس اسلامی می دانسته وتخطی از آن را جرمی بزرگ برای خود وهر کس دیگری می داند در برهه ای قد علم می کند که درکشور عزیز ما نعره های نامیمون تعصبات قومی، نژادی، زبانی، مذهبی، حزبی، و… ازهر سو زبانه می کشد. تعصباتی که ریشه نفاق وجدایی را گسترده تر می سازد وخاری وزبونی را درجامعه عزیزما دامن می زند. تعصباتی که پیامبر اکرم «صلی الله علیه وسلم »آن را نشانه جاهلیت دانسته وامت اسلامی را سخت از آن منع نموده اند «لیس منا من دعا إلی عصبیة ولیس منا من قاتل علی عصبیة ولیس منا من مات علی عصبیة» (از ما نیست آنکس که به تعصبات فرا خواند ازما نیست آنکس که به خاطر تعصبات بجنگد واز مانیست آن کس که برعصبیت بمیرد.)

اما متأسفانه جهالت عده ای وتجاهل برخی دیگر سبب شده تا دستان ناپاک استعمارگران وزور طلبان این فرصت راغنیمت شمرده وبه کارافتد وبه وسیله مزدورانی از این دست این شکافها را عمیق تر سازندوخود از آب گل آلود ماهی بگیرند.

جمعیت اصلاح افغانستان به عنوان حرکتی اسلامی ومردمی که زاده بطن همین خاک است واندیشه آن گره خورده با باورهای اسلامی است وهیچ تعلق وبستگی به حکومتها، سیاستها، جناح های دیگر چه داخلی وچه خارجی ندارد وظیفه ومسوولیت دینی وایمانی خود می داند تا برای بهبود وضعیت نابهنجار کنونی که جنگهای بین الافغانی وتحمیلی پیکره این سرزمین دردمند راآزرده تر ساخته وهر چه زمان می گذرد به زخمهایش می افزاید وهر روز چه که هر لحظه به آمار یتیمان وبیوه زنان فزونی می بخشد ودهها خانه را به سوگ عزیزانشان می نشاند پیام «صلح» رابرای تمامی مردم این دیارداشته باشد وبا قوت هر چه تمام تر آواز «الصلح خیر» را سر دهد. واز تمام مردم افغانستان خاصتاً آنانی که مستقیم یا غیرمستقیم در این گیرودارها دست دارند می خواهد تا با چنگ زدن به آیه مبارکه «إنما المؤمنون الإخوة» برادروار کنار هم بایستند ودروازه صلح وآشتی ودوستی را بکوبند ودروازه تفرقه، نفاق ودشمنی را بربندند . همان برادری ایمانی را تجدید نمایند که رابطه آن به مراتب مستحکم تر ازرابطه برادری نسبی است. به گفته قرطبی:«اخوة الدین اثبت من اخوة النسب فإن اخوة النسب تنقطع بمخالفة الدین واخوة الدین لا تنقطع بمخالفة النسب» (برادری دینی استوارتر از برادری نسبی است چرا که برادری نسبی با اختلاف دین منقطع می گردد ولی برادری دینی با اختلاف نسب قطع نمی شود)

برای ما مردم مسلمان افغانستان همین بس که دارای خدایی واحد(الله جل جلاله) پیامبری واحد(محمد صلی الله علیه وصلم) کتابی واحد(قرآن کریم) دینی واحد(اسلام) سرزمینی واحد(افغانستان) ومنافع ومصالحی واحد( استقلال، آرامش وامنیت و…) هستیم. اینها بزرگترین نقاط مشترکی است که ما را به یکدیگر نزدیک میکند واگر ما با اخوت اسلامی در کنار هم بایستیم هیچ مستکبر ومستبدی نخواهد توانست خلائی بیابد تا ازآن نفوذ کرده وزندگی را برما تلخ گرداند.

بدون شک زمانی که مخالفت ها ودرگیری ها دربین برادران مسلمان به سرحد کشتار وخون ریزی می رسد تنها راه بیرون رفت از آن مصالحه می باشد . ومصالحه به معنای واقعی آن که تمام چوکاتهای لازمه برای رسیدن به صلح را دربرداشته باشد.

آنچه به عنوان مهمترین قدمها برای مصالحه محسوب می شود:

نخست: چه اطراف متخاصم چه آنان که دربرقراری صلح تلاش می کنند تقوای الهی را پیشه کنند ودر این امر عظیم وپرارزش پروای خداوند متعال را داشته واز خدا بترسند تا به این وسیله از مکر شیطان در امان مانند وخویش را مستحق رحمت الهی قرار داده والله متعال آنان را در این کارمبارک یاری رساند. ( دربین برادران خویش صلح ایجاد کنید و-دراین امر- تقوای خدارا پیشه کنید تا باشد که مورد رحم قرار گیرید)

واین تقوای الهی است که انسان را از اینکه حدود حق را بشکند وخواسته هایش را بر بنیاد خواهشات نفسانی چون : قوم، نژاد، زبان، مذهب ومقام وثروت و… بنا کند مصون می دارد.

دوم: باید دانست که زمانی صلح ایجاد خواهد شد که دروازه گفتگو ومفاهمه گشوده شود. تاهر یک از طرفین به تبادل افکار ونظریات به صورت دوامدار بپردازند. زیرا به وسیله مباحثه ومفاهمه است که موانع صلح آشکار گردیده و اسباب دشمنی ها، عداوت ها ومنازعات واضح می شود وسپس هر یک از طرفین خواهد توانست که مجدانه برای از بین بردن آن تلاش کند. از طرفی با مفاهمه وگفتگو نقاط مشترک و آنچه روند صلح را تسهیل می بخشد رو نما می گردد. به این ترتیب پایه های آشتی، محبت و برادری ریخته خواهد شد. واصلاح ذات البین را که قرآن مؤمنان را به آن می خواند تحقق خواهد یافت آنجا که می فرماید:« فأصلحوا ذات بینکم» «ذات البین» دو مفهوم متضاد دارد یک کشیدن ودور کردن ودیگری ایجاد ومتصل ساختن بناء -همچنان که ذکر شد – مفهوم آیه چنین می شود که به خاطر ایجاد صلح باید اسباب دشمنی دور گردد وسپس صلح ودوستی به منصه ظهور خواهد رسید.

سوم: عدالت یکی دیگر از مواردی است که پروسه صلح را به انجام می رساند. به تعبیری دیگر از بر جسته ترین فاکتورهای مصالحه عدالت است. درحقیقت موجودیت عدالت عاملی مهم درپایدار شدن روند ایجاد صلح بوده وبا ادامه وتداوم است که می توان به موفقیت نایل آمد. از طرفی شکی نیست که عدالت ایجاب می کند که هر یک از طرفین حقیقت را جستجو کند وتلاش کند تا حق به کرسی نشیند. وآنجا که عدالت باشد ظلمی نخواهد بود ودروازه افراط وتفریط بسته خواهد شد .

(درمیانشان عادلانه صلح برقرار سازید وعدالت به کار برید زیرا خداوند عادلان را دوست دارد)

چهارم: اطراف متخاصم به عنوان انسانهایی مسلمان وصلح دوست که تطبیق اوامر الهی بالا تر از هر چیزی برای آنها ست باید «عفو و گذشت» را که خصوصیتی خداپسندانه وویژگی انسان دوستانه است را سر لوحه کار خویش قرار دهند. چه بسا درحین گفتگو برای مصالحه لازم می آید یک طرف از برخی خواسته های خود بگذرد ویا ممکن است تقاضایی داشته باشد که در توان طرف مقابل نباشد که دراین صورت پایین آمدن از موقف راهی برای تسهیل وتسریع روند مصالحه خواهد بود. بناء برای به ثمر نشستن صلح توجه به این ویژگی اسلامی لازمی خواهد بود.

باید هر یک از طرفین با پررنگ کردن این مزیت اخلاقی در خود برای تلاشهای خود طالب پاداش اخروی باشد تا به این وسیله حق را یافته ومصداق این آیه کریمه قرار گیرد tûüÏJÎ=»©à۹$#» (اگر کسی گذشت کند وصلح ایجاد نماید پاداش چنین کسی با خداست بدون شک خداوند ظالمان را دوست ندارد)

پنجم: به عنوان آخرین نکته قابل ملاحظه باید دانست که به خاطر حفظ پایه های اخوت ودوستی بین برادران مسلمان واستحکام واستمرار آن اطاعت از خدا ورسول وی شرط است که درغیر این صورت اخوتی نخواهد بود واگر ظاهراً ایجاد شود دوامی نخواهد داشت دراخیراین مورد را یادآور شده و تأکید می ورزیم که: جمعیت اصلاح افغانستان هر گونه درگیری وخونریزی بین امت مسلمه افغانستان را تقبیح کرده و از همگان می خواهد تا باری دیگر با ایجاد صلح ودوستی در بین جامعه مسیر آرامش و آسایش را برای خود وآیندگان خویش هموار سازند. وبا قوت هر چه تمام تر این سخن پربار پیامبراکرم «صلی الله علیه وسلم» را بیان می دارد که : « المسلم اخو المسلم لا یظلمه و لا یخذله ولا یحقره» ( مسلمان برادر مسلمان است براو ظلم نمی کند اورا خار وذلیل نمی شمارد وتحقیرش نمی کند.)

«والله المستعان»

محفوظه جامی الاحمدی

منابع:

  1. قرآن کریم :

انفال/ ۶۱ . توبه/۱۲۸ . بقره/۲۰۸ . یونس/۲۵ . حجرات/۱۰ . انفال/۱ . حجرات/۹ . شوری/۴۰

  1. تفسیر نور- مصطفی خرم دل
  2. صلح جهانی ونظریه اسلام – سید قطب
  3. نشریات پروسه اعمار صلح – مؤسسه انکشافی سنائی
  4. الصلح خیر – شیخ محمد حسان – youtube

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما میتوانید از برچسب ها و ویژگی های HTML هم استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

بالا