نقش زن در دعوت اسلامی

نوشته: مستور غفوری متعلم صنف دوازدهم
منبع: گاهنامه اسراء شماره اول ارگان نشراتی دارالعلوم شاه ولی الله دهلوی
شكي نيست که درين برهه از زمان، اسلام از هر سو با فرايند تهاجم و تجاوز مواجه است و هر آن دست¬هايي از پس پرده براي تخريب عقايد و فروپاشي نظام اسلامي سنگ اندازي مي¬كنند و در ساختار جامعة ما فقر فرهنگي و معنوي، و غالباً اقتصادي تأثيرات سوء بجاي نهاده است، نمي توان از نياز مبرم و اساسي جامعه امروز ما به»دعوت و تبليغ« براي يافتن اصالت اسلامي، فرهنگ اسلامي و تمدن اسلامي به آساني و تجاهل گذشت.
دعوتو الله متعال چه حكيمانه و بليغانه اين امر ممدوح را تعميم مي بخشد و زنان و مردان مؤمن را بدين رسالت خطير امر مي فرمايد:
)وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ( (توبه/۷۱)
»مردان مؤمن و زنان مؤمن برخي دوستان و ياوران برخي ديگرند يكديگر را به كارخير دعوت مي كنند و از كار بد باز ميدارند«.
و آنچه از مفاهيم عميق و دقيق اين دسته آيات كه مرتبط به وجيبه فردي و ايماني امر به معروف و نهي از منكر است به منصة ظهور مي رسد، اهميت مشاركت زنان در كنار مردان به امر تبليغ و ضرورت و مؤثريت آن در جامعه است. همانطور كه سيد قطب در تفسير آيه فوق اشاره بدين موضوع دارد كه: »سرشت مؤمن سرشت ملت مؤمن است سرشت وحدت، و سرشت سر پرستي اجتماعي و ضمانت اجتماعي كه خير و خوبي را پياده كند و ارمغان آورد و شر و بدي را بر طرف سازد و از ميان بردارد«
براستي كه در پرتو اين همياري و همراهي مؤمنانه است که رسیدن به جامعه اي ايده آل را ممکن می سازد.
و الله متعال چنين زيبا آنان را مي ستايد و مي فرمايد:
)وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ( (فصلت: ٣٣)
»و كيست خوش گفتار تر از آن كس كه مردمان را بسوي الله دعوت كند و كار نيكو انجام دهد و بگويد من تسليم خداوند عالميانم«.
گويا انسان مي بايست همة اينها را داشته باشد آنگاه خويش را مسلمان خواند و به تعبيري ديگر حقيقت مسلماني را خداوند در اين آيه بيان فرموده است كه بايد چنين بود تا مسلماني واقعي شد.
وپيامبر بزرگوار ماr در حديثي اين امر را توضيحي بيشتر مي بخشند:
(من راي منكم منكراً فليغيره بيده فان لم يستطع فبلسانه فان لم يستطع فبقلبه، وذالك اضعف الايمان)
»هر يك از شما عمل منكر و زشتي را ديد بايد آن را با دستش تغيير دهد و مانع آن شود و اگر نتوانست با زبان و گفتارش مانع شود و بازهم اگر نتوانست قلباً از آن عمل زشت ناخرسند و ناراحت باشد كه البته اين پائين ترين مرتبه ايمان است«.
و در جايي ديگر و با خطابي ديگر خداوند بندگانش را با بياني ظريف و دقيق اينچنين مورد فرمايش خويش مأمور و مسؤول ميگرداند و مي فرمايند:
)یَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ( (تحریم/۶)
»اي مؤمنان خود، خانواده و اهل خويش را از آتش دوزخ حفظ كنيد و بر كنارداريد كه افروزينه و هيزم آن انسانها و سنگهايند«.
مگر غير ازين است كه بتوان خود و اهل خود را جز با امر به معروف و نهي از منكر بركنار داشت آنهم از چنين عذاب شديدي كه توصيف آن اليم است و دردناك.
در ملت اسلام همه در برابر هم مسئول و مكلف اند و آنگونه نيست كه هر كس فقط در پي نجات خويش شود با آنكه اطرافش را فساد و گناه احاطه كرده باشد و او خاموش در مواجه با همه اينها سر در لاك خود فروبرد. اصالت اسلام نيز همين را مي طلبد در صدر اسلام پيامبراكرمr با زنان هم بيعت نمود و آنانرا در برابر اوامر الهي مكلف خواند.
اما با نگاهي اجمالي بر روند و سمت و سوي جامعه بويژه قشر زنان كه موضوع مطروح اين نوشتار است در مي يابيم آنچنان كه بانوان در ميادين مختلف حضور قابل ملاحظه اي داشتند در عرصه تبليغ و دعوت نتوانستند و نخواستند حضوري فراگير داشته باشند. اگر چه با وجود همه اينها دو فاكتور عمده را نمي¬توان ناديده گرفت. نخست موضوع »تبعيض« که با كمال تأسف اين پديده شوم در بسا موارد در اغلب خانواده هاي مسلمان مشهور است كه باعث بسياري از حوادث و عقب ماني ها گشته است و عدم باور به داشته ها و توانايي هاي زنان! اين دو اصل بزرگ نا برابري همراه با سير تاريخ ها و تمدن ها همركاب قشر زن بوده است.
و درد آنست!! كه بيخبران و بيخرداني بدون تأمل و تدبّري آگاه كننده اين ها را مرتبط به دين و آئين ما مي دانند و اين نوع عقب مانيها، ذلت و ضعف را »برچسب« اسلام و آموزه هاي آن ميدهند.
كه اين تعصب هاي ريشه دار ومستدام در جامعه رويكرد تلخي را در پي داشته است و زنانرا از جايگاه اصلي شان بدورنگهداشته است.
آري زن! او كه مقامش را چنان شايستگي و بايستگي ست كه نقش انسان سازي را در پرتو مادر بودن احراز نموده و بديهي ست كه همانطوركه زن دانا و مؤمن در تربيت و شخصيت فرزندان وجوّ حاكم در خانواده اثر گذارست در جامعه نيز بدين منوال است. زنان فعال و آگاه جامعه را به سمت رشد بنيادي و معنوي و نهادينه ساختن ظرفيت سازي سوق مي دهند.
و آنچه امروز مهم مي نمايد و تبارزي روشن دارد دسيسه هائيست كه زنان را در بند گرايش هاي مادي و جلوه آفريني هاي پوچ قرار داده تا زنان در اين آشوب زمان، اصالت و رسالت خويش را فراموش کنند و استعمار گران و كفر طلبان مدام كوشيدند تا ريشة انديشه را در روح و ذهن زن بخشكانند و هرزگي ها را گاه در رسومات و چشم و هم چشمي ها و گاه با وعده و عيدهاي پر زرق و برق و فريبنده جهان مدرن در پيكر اين موجود مهر پرور وسايه گستر بذرکنند وحاصلش همين بي حاصلي و ناكامي گردد. اما هرگز باطل بر حق چيره گشتني نيست.
در قرن اخير بويژه دهه هاي پاياني وضعيت زنان بالاخص جامعه افغاني بهتر از پيش بوده است و زنان مدارج علمي و رشد فكري داشته اند با رشد و توسعه دانش در بين بانوان اين قشر در میادين متفاوت و مختلف حضور يافته اند و گرايش هاي ديني و معرفت شناسي ديندارانه روح تازه اي به جامعه زنان بخشيده است و اميد ميرود كه ازين روزنه فرداي روشن تر داشته باشيم؛ زيرا بيش از هر زماني زمينه رشد و بالندگي براي زنان و ظرفيت هاي علمي زنان مساعد و مطرح است و يقيناً هر گاه ما خويش را شناختيم وجايب و وظايف خويش را يافتيم به حتم در پي اداي آن مي شويم و اميد كه بانوان نيز با آگاهي از نياز زنان به امر دعوت و تبليغ براي هم نوعان شان هميار گردند و قلم و قدم را استوارانه بردارند.
و مي بايست نخست صالح بود و آنگه مصلح شد تا كار به صلاح آيد و ايمان بر قرار و بردوام.
و تا آنگه كه همدلي و همپذيري در خود نپرورانيم و زبان ما پر مهر و نرم نباشد و تا آنگاهكه چشمي بينشگر و دلي ستايشگر و دستي نوازشگر نداشته باشيم و تا آنزمان كه زبان، دل، علم و عمل ما متفق و متحد نبود. هرگز به ارزش والاي انسانيت و مسلماني نرسيديم جز اين نيست كه خطاب ما عتاب انگيز و سكوت ما هم گناه و … خواهد بود.
زيرا با فرعون و فرعونيان نيز با وجود آنهمه طغيان و عصيان باز هم خداوند خطاب به موسيu و برادرش هارون امر ميكند:
﴿فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ﴾ (طه/٤٤)
»با گفتاري نرم و سخني مهربان پندش دهيد و دعوت به ايمانش كنيد«.
به جز این سزاوار نیست زیرا دعوت به ایمان و خیر، لازمه اش نرمخویی و مهربانیست. و واپسین سخن اینکه زنان نیز تا بدین وجیبه الهی، خویش را ملزم و مزین نکنند هر گز جامعه به ثبات و کمال نخواهد رسید؛ زیراکه ممیزه این امت بر دیگر امم آنست که خداوند فرمود:‌ ( کنتم خیر امة‌ اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر) و سر آغاز چنین مقتضیات و تکالیفی که این امت را فضیلت و عظمت بخشیده،‌ اعتقاد و جهان بینی وسیعی است که معرفت و اخلاق آن را به معیار و ارزش می رساند و این امت را با شکوه می گرداند.
اکنون خواهرم بر خیز تا با فانوس اندیشه ات خواب ظلمانی را درهم شکنی وتعصب طاغوت زمان را به زانو در آوری.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما میتوانید از برچسب ها و ویژگی های HTML هم استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

بالا