ای دریغ

ای دریغ
طاعتی بهر رضای او نکردیم ای دریغ جان به ما داد جان فدای او نکردیم

ای دریغ
صد شبی بهر سماع تا صبح بیدار مانده ایم یک شبی را بر تهجد دو نکردیم

ای دریغ
گوش ما کر شد زموسیقی شرق وغرب وغیر گوش به وعظ واعظ راست‌گو نکردیم

ای دریغ
بازوی عریان خود بر چشم مردم داده ایم خویش را بر جسم دین بازو نکردیم

ای دریغferaq
مو پریشان کرده خلقی را پریشان کرده ایم پرسش وضع پریش، یک مو نکردیم

ای دریغ
گر شریک جرم مجرمان نبودیم دیده ایم دیده بستیم بر مقامی رو نکردیم

ای دریغ
داد “عفیفی” یک گل خوشبو ز پند بر ما ولی
از تغافل بو گل خوشبو نکردیم

ای دریغ

اثر : خانم عفیفی استاد مدرسه شاه ولی الله دهلوی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما میتوانید از برچسب ها و ویژگی های HTML هم استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

بالا