نوشته: استاد عارفه فاضلي
انحلال ازدواج عبارت است از انقطاع و از ميان رفتن رابطهی زناشويي که مي تواند علل مختلف داشته باشد. در شماره های قبل به توضيح آن پرداخته شد. اکنون در اين شماره احکام عده و آثار انحلال عقد ازدواج را مورد بحث قرار مي دهيم.
معناي عده:
عده در لغت عرب به معني شمارش و از نظر شرعي به مدت زماني گفته ميشود که زني براي حلال و جايز شدن ازدواج با مردي ديگر براي اطمينان از حامله نبودن و يا بخاطر عزا داري و سوگواري براي شوهرش صبر مينمايد.
حکمت مشروعيت عده
- دادن مهلت و فرصت کافي براي فکر کردن مرد و زن و آينده نگري و تجديد نظر در مورد جدايي و بازگشت به زندگي زناشويي.
- روشن شدن برائت رحم از وضع حاملگي به خاطر محافظت و جلوگيري از آميخته شدن نسب فرزند.
- سوگواري زن به خاطر وفاداري به شوهر فوت کرده و احترام به مشاعر خانواده شوهر.
- به خاطر پاسداري از حرمت و کرامت زن است تا موضوع حرف و گفتگوي ديگران و شايعه پراکني نشود.
حکم شرعي و سبب عده:
مراعات عده براي همه زناني که شوهرانشان با آنان همبستر شدهاند و بر اساس نکاحي صحيح يا ناصحيح به عقد نکاح او در آمدهاند و از طريق طلاق يا فسخ نکاح از هم جدا شدهاند واجب است، اما زني که پيش از عروسي و ارتباط زناشويي طلاق داده شود نيازي به مراعات عده ندارد، زيرا خداوند در اين باره ميفرمايد:« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمْ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحاً جَمِيلاً»(احزاب/49) (اي مؤمنان! هنگامي كه با زنان مؤمنه ازدواج كرديد و پيش از همبستري با ايشان، آنان را طلاق داديد، براي شما عدّهاي بر آنان نيست تا حساب آن را نگاه داريد. ايشان را از هديه مناسبي بهرهمند سازيد و به گونه محترمانه و زيبائي آنان را آزاد و رها سازيد.)
دلايل واجب بودن رعايت عده
دلايلي از قرآن، سنت و اجماع براي واجب بودن مراعات عده توسط زنان مطلقه آمدهاست که عبارتند از:
- قرآن: خداوند متعال در اين باره ميفرمايد:« وَاللاَّئِي يَئِسْنَ مِنْ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنْ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُوْلاتُ الأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ…» (طلاق/4) (زنان شما وقتي كه نااميد از عادت ماهيانهاند و همچنين زناني كه هنوز عادت ماهيانه نديدهاند، اگر( درباره حكم عِدّه ايشان ) متردّديد، بدانيد كه عدّه آنان سه ماه است، و عدّه زنان باردار، وضع حمل است)
- سنت: رسول خدا فرمودند:« براي زني که به خداوند و دنياي پس از مرگ ايمان دارد سوگواري بيش از سه روز جايز نيست، مگر براي فوت شوهر که چهار ماه و ده روز براي ازدواج مجدد صبر مينمايد». (بخاري)
- اجماع: علما و فقهای اسلامي در مورد واجب بودن مراعات عده بر زنان مطلقه اتفاق نظر دارند.
انواع عده
- عده مطلقه حايضه: زني که حايضه باشد يعني از جمله زناني باشد که حيض ببيند، عدهاش به اتفاق نظر همه علما سه قروء است اعم از اينکه جدايي در اثر طلاق باشد و يا فسخ؛ چنانچه گفتهشده، قروء به نظر احناف و حنابله سه بار حيض و به نظر مالکيه و شافعيه سه طهر(پاکي ) است.
- عده متوفي عنها زوجها: ( زني که شوهرش وفات نموده است) به اتفاق همه علما زني که شوهرش وفات نموده و حامله نيست عده او چهار ماه و ده روز ميباشد، زيرا خداوند در اين مورد ميفرمايد:« وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ»(بقره/228) ( و زنان مطلّقه بايد( بعد از طلاق ) به مدّت سه بار عادت ماهانه( و يا سه بار پاک شدن از حيض) انتظار بكشند( و عدّه نگهدارند، تا روشن شود كه حامله نيستند)
در چنين حالتي فرق نميکند که زن صغيره باشد يا کبيره و يا يائسه( زني که به سبب سن زياد نا اميد از حيض است) باشد چون که در آيه مطلق ذکر شده است.
- عده زن حامله: به اتفاق نظر همه علما عدت زن حامله به وضع حمل( تولد) پايان مييابد؛ زيرا خداوند مي فرمايد:« وَأُوْلاتُ الأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ»( طلاق/ 4)( و عدّه زنان باردار، وضع حمل است).
چنانچه خانمي به هنگام گذارنيدن عده متوجه حامله بودن خود گرديد عده او از عده عادت ماهانه به عده وضع حمل تبديل ميشود، اما فقها درباره عده متوفي عنها زوجها در صورتي که حامله باشد جمهور علما بر اين نظراند که عدت زني که شوهرش فوت شده، اگر حامله باشد به تولد آن پايان مييابد، اگر چه يک ساعت بعد از وفات شوهرش باشد.
- عده زني که حيض نميشود (زن يائسه): دختراني که به سن حيض نرسيدهاند و زناني که بخاطر سالمندي حيض نميشوند( زنان يائسه) عده شان بعد از طلاق سه ماه تمام قمري است، زيرا خداوند ميفرمايد:« وَاللاَّئِي يَئِسْنَ مِنْ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنْ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ »(طلاق/ 4) (بر زناني از شما که حيض نميشوند( زنان يائسه) اگر شک داريد عدت آنها سه ماه است و دختراني که هنوز عادت ماهانه پيدا نکردند( نيز عدت شان سه ماه است).
نفقه معتدات( زناني که در حال عده هستند)
معتده چنانچه بيان گرديد تا زماني که در عده است مکلف است که در خانه شوهرش عدت خود را سپري نمايد؛ بنابر اين مستحق نفقه که تأمين آن بر عهده شوهر است ميگردد. نفقه معتده بر عهده شوهر از زمان طلاق بدون توافق و يا حکم قاضي دين تلقي ميگردد و از عهده شوهر ساقط نميگردد؛ بطور خلاصه ميتوان گفت که نفقه تمام معتدات آتي الذکر بر شوهر واجب ميگردد. نفقه طلاق رجعي، بائن صغري و بائن کبري خواه زن حامله باشد يا نه، نفقه معتده لعان، ايلا و خلع، مگر اينکه از نفقه خود ابرا داده باشند؛ اما فقها اتفاق نظر دارند که نفقه خانمي که شوهرش فوت شده در مدت گذرانيدن عده از مال شوهر واجب نميگردد چون رابطه همسري آنها با مرگ شوهر قطع شدهاست.
حکم ديگري که به عده مرتبط ميگردد اين است که هيچ شخص اجنبي نميتواند معتده را صراحتاً خواستگاري نمايد و همچنين قبل از تکميل عدت هيچ کس بدون از شوهر نميتواند با معتده ازدواج کند، بنابر اين اگر کسي با او نکاح کرد مانند نکاح با زني است که در قيد نکاح شوهر بوده و نکاح او باطل است. در صورت ازدواج تفريق آنها واجب است.
سکونت در منزل شوهر
جمهور فقها ميگويند: “مکان سپري کردن عدهي ناشي از طلاق، فسخ و موت شوهر، خانه زوجين است که زن در آن قبل از موت شوهر و يا قبل از مفارقت سکونت مينموده، بنابر اين در صورتيکه زن به زيارت اقارب رفته باشد و شوهر او را طلاق بدهد و يا شوهر وفات نمايد بر زن لازم است تا به خانه برگردد و در آنجا عده بگذراند. سپري کردن عده در منزل شوهر بر زن تعبداً(از لحاظ عبادی) واجب است و به آيت قرآن ثابت شده، بنابر اين سپري نمودن عده در منزل شوهر ساقط نميشود و نيز تغيير نمينمايد، مگر در اثر موجوديت عذر مثل: انهدام مسکن، هنگفت بودن اجرت مسکن، خوف ضايع شدن اموال”. لازم به ياد آوري است که چنانچه منزل شوهر در ايام گذرانيدن عده براي همسر ناامن باشد ميتواند محرمي را نزد خود نگاه دارد يا به خانه يکي از محارم خود منتقل شود.
حکم بيرون شدن زنان معتده از منزل
فقها بر اين نظراند که بر معتدهي طلاق، فسخ و معتده شوهر مرده واجب است در مسکن زوج عدت خويش را سپري نمايد از آنجا خارج نشود، مگر در صورت ضرورت، يا عذر. اگر زن از خانه شوهرش بيرون شود گنهکار است و به اين نظراند معتده طلاق رجعي از مسکني که بايد در آن عدهی خويش را سپري نمايد، نه شب و نه روز خارج شود. فقها مزبور در دفاع از اين نظر به آيه اول سوره طلاق استناد مي نمايند که خداوند مي فرمايد:« يا أيها النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمْ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلا يَخْرُجْنَ إِلاَّ أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْراً» ( طلاق/ 1) ( اي پيغمبر! وقتي كه خواستيد زنان را طلاق دهيد، آنان را در وقت فرا رسيدن عدّه( يعني آغاز پاك شدن زن از عادت ماهيانهاي كه شوهرش در آن با او نزديكي نكردهباشد) طلاق دهيد و حساب عدّه را نگاه داريد( و دقيقاً ملاحظه كنيد كه زن سه بار ايّام پاكي خود را از حيض به پايان رساند، تا نژادها آميزه يكديگر نشود ) و از خدا كه پروردگار شما است بترسيد و پرهيزگاري كنيد( و اوامر و نواهي او را به كار بنديد، به ويژه در طلاق و نگهداري زمان عدّه). زنان را (بعد از طلاق، در مدّت عدّه) از خانههايشان بيرون نكنيد و زنان هم( تا پايان عدّه، از منازل شوهرانشان) بيرون نروند، مگر اين كه زنان كار زشت و پلشت آشكاري( همچون زنا و فحّاشي و ناسازگاري طاقت فرسا با شوهران يا اهل خانواده) انجام دهند. اينها قوانين و مقرّرات الهي است و هركس از قوانين و مقرّرات الهي پا فراتر نهد و تجاوز كند، به خويشتن ستم ميكند( چرا كه خود را در معرض خشم خدا قرار ميدهد و به سعادت خويش لطمه ميزند). تو نميداني، چه بسا خداوند بعد از اين حادثه، وضع تازهاي پيش آورد( و ماندن زن در خانه زمينهساز پشيماني شوهر و همسر و رجوع آنان به يكديگر گردد و ابرهاي تيره و تار كينه و كدورت از آسمان زندگي ايشان به دور رود و مهر و محبّت فضاي سينهها را لبريز كند و فرزندان از دامن عطوفت مادري بيبهره نمانند) .
و در مورد بيرون شدن مطلقه طلاق بائن کبري و صغري در مدت عده نيز فقها اختلاف دارند فقهاي مالکيه، شافعيه و حنابله بر خروج وي در جريان روز بخاطر رفع حوايج از قبيل خريد دوا، غذا، لباس و يا به خاطر داشتن شغلي جواز داده و از طرف شب جواز نميدهند؛ اما فقهاي حنيفه بر اين نظراند که خروج مطلقه باين به سبب عمومِ نهي نه در شب و نه هم در روز نبايد از خانه بيرون شود، مگر در وقت ضرورت جدي و معتده شوهر مرده ميتواند از طرف روز بخاطر رفع نيازها از خانه بيرون شود، اما از طرف شب نميتواند از خانه خارج شود، چونکه گنهکار ميشود.
حکم زينت و آرايش زنان معتده
فقها اتفاق نظر دارند که بر زني معتده که شوهرش وفات نموده واجب است که تا وقت به پايان رسيدن عده از زينتهايي از قبيل: آرايش، استعمال بوي معطر، کشيدن سرمه بر چشم، استعمال حنا… و استفاده از زينت آلات و لباس هاي رنگارنگ خودداري نمايد، اما در مورد زن مطلقه طلاق رجعي گفتهاند که ميتواند که خودش را زينت کند و واجب نيست که ترک زينت کند، چونکه در حکم زوجه است، ولي در مورد حکم زينت زن معتده طلاق باين، فقها حنفيه ترک زينت را بر مطلقه باين بخاطر اظهار تأسف از دست دادن نعمت ازدواج مانند زن معتده که شوهرش مرده واجب ميدانند، اما جمهور فقها آن را واجب نه، بلکه مستحب ميدانند.
ماخذ و منابع:
- حقوق فاميل، مؤلف: نظام الدين عبدالله
- فقه جامع بانوان، مؤلف: شيخ کاملي محمدعويضه
- فقه بانوان، مؤلف: دکتر وهبه زحيلي
0 تبصره
از همه اولتر تبصر کنید!.